۱۳۸۴/۱۲/۱۴



مصاحبه با يک بلاگر:

مصاحبه‌گر: جناب بيلی! تا آنجا که ميدانيم شما يکی از دو صاحب اون وبلاگ "بيلی و من" هستيد ولی هيچوقت از شما اظهار نظری در مورد مسائل مهم ايران و جهان منعکس نشده بلکه هميشه حرفای بابای شما منعکس میشه و هيچوقت نوبت به شما نميرسه. ميشه يه خورده در اين مورد توضيح بديد؟

بيلی: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. آقا! دست روی دلم نزار که خونه از دست اين بابا.

مصاحبه‌گر: چرا؟ اينجور که خودش ميگه به شما خيلی علاقه داره و هميشه به فکر آسايش شماست. يه بار منو توی خيابون ديد. اولين سوالش از من اين بود که آيا يه سگ ماده سراغ دارم. معلوم بود که ميخواد واسه تو يه دوست دختر پيدا کنه.

بيلی: ای آقا شما چقدر ساده ايد! من و دوست دختر؟ اين کارها همه واسه خودشه. فقط اين وسط اسم ما بدنام شد و الا هيچ چيز گير ما نيومد.

مصاحبه‌گر: عجب! درست نيست توی مسائل خانوادگی شما دخالت کنم پس حالا اگه موافق باشيد بريم سر موضوعات مهم تر. اولين سوال من اينه که نظر شما در مورد انرژی هسته ای که حق مسلم ماست چيه؟ نظر شما در مورد مستعار نويسی چيه؟ چند ساعت در روز را پای کامپيوتر ميگذرانيد؟ دورنمای دمکراسی‌خواهی در ايران را چگونه ميبينيد؟ نظر شما در مورد...

بيلی: آهای! چه خبره؟ مگه از قحطی اومدی اينقدر هول ميزنی؟ صبرکن يکی يکی.

و اما در مورد آت و آشغالهای هسته ای که حق مسلم ماست بايد بگم ما يه بار يه استخوان غنی شده رو پيدا کرديم خورديم خيلی باحال بود. تا چند روز سر کيف بوديم و سگهای همسايه از دست ما فراری. خلاصه اون چيزای هسته ای که گفتی، خوب چيزيه ولی نبايد سگ هار بخوره والا دمار از روزگار مردم درمياره.

مصاحبه‌گر: خب. ظاهرا قرار شده غنی سازی رو ببرند توی روسيه انجام بدن و اونو منتقل کنند ايران تا بمب اتمی بسازيم نظر شما چيه؟

بيلی: پس شما ميگفتيد فن آوری هسته ای حق مسلم شماست؟ و غنی سازی خط قرمز ماست و یک ذره از آن عقب نخواهیم نشست. اگه قرار بشه روس ها اينکار رو انجام بدن پس ديگه شما چه کاره ايد؟ حق مسلم شما که نبايد بره روسيه! این چجور حق مسلمی است که اینقدر تغییر میکند؟ از اينها گذشته هر وقت حکومت حق مسلم ملتش را داد ميتواند انتظار داشته باشد که دنيا هم حقوق او را رعايت کند.

مصاحبه‌گر: جناب دکتر بيلی! من فکر نميکردم شما اينقدر روشنفکر و باسواد باشيد. واقعا اسد حق شما رو خورده. با اجازه شما ميخواهم يک سوال شخصی از شما بپرسم. آيا شما عرق سگی هم ميخوريد؟

بيلی: عرق سگی يا مشروب غير استاندارد فقط توی ايران پيدا ميشه و اينجا نيست. تصميم دارم اگر رفتم ايران يه دلی از عزا دربيارم.

مصاحبه‌گر: ولی اگه اين کار رو بکنی دستگيرت ميکنن و شلاقت ميزنن

بيلی: ای آقا! تو چقدر ساده‌ای. توی ايران همه دارند کارخودشون رو ميکنن. اونجا هر کاری ميشه کرد فقط بايد لب و ليس چندتا گردن کلفت رو چرب کنی.

مصاحبه‌گر: بيلی جان! خيلی ممنون که در اين مصاحبه شرکت کرديد. سلام منو به بابات برسون

بيلی: ببخشيد! شما يه سگ ماده سراغ نداريد؟؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

راه اندازی سایت مشروطه

برای خواندن مطلبی درباره دروغگویی روحانیون از وبسایت مشروطه دیدن فرمایید. لینک اینجا