۱۳۸۵/۰۶/۲۸


من اگر جای پاپ بودم.....


من اگر جای پاپ بودم اينقدر بی​سليقگی نميکردم و آن حرفها را به آن شکل نميزدم بلکه اينطوری سخنرانی ميکردم:

بنام پدر- پسر - روح القدس و بقيه برو بچه​ها

برهمه واضح و مبرهن است که خشونت خيلی خوب است. زندگی بدون خشونت مثل چاقوی بدون تيغه است که ماست را هم نمی​برد. اصلا نمک زندگی به همان جنگ و دعوا و خون و خونريزی است.زندگی که در آن بزن بزن نباشد حال نمی​دهد و حوصله آدم سر می​رود.
ما بايد يه خورده خشونت دين​مان را زياد کنيم. اينجوری نميشود. آقاجان! آبرويمان دارد می​رود. برطبق تعاليم مسيحيت اگر کسی يک سيلی بيخ گوشتان زد بايد طرف ديگر را جلو آورده و به طرف بگوييد: بفرما يکی ديگه بزن! خجالت نکش! خيلی بامزه بود.
آخه اين چه دينی است که ما داريم؟ توی دنيا شايع شده که مسيحيت دين سوسول​ها و اوا خواهرهاست. دين بايد طوری باشد که اگر کسی به شما يه سيلی زد آنچنان سيلی به او بزنيد که برق سه فاز از ماتحتش بپرد! به اين ميگن دين.
دين بايد شعارش اين باشد: اشدا علی الکفار رحما بينهم يعنی با کافران خشونت داشته باشيد و با خوديها مهربان. ببينيد از همان اول تکليف غير خوديها معلوم است. قاتلوالکفار حتی لاتکون فتنه يعنی اينقدر کفار را بکشيد تا ديگر مشکلی در عالم نماند. ياابالفضل! بايد همه غير خوديها را کشت و از دستشان راحت شد.
واما در مورد خوديها هم مهربانی معنا دارد. اينجوری نيست که به همه لبخند زد و براشون قرداد. خير. اگر یکی از همين خوديها دزدی کرد بايد بدون معطلی دستش را قطع کرد. اگر عرق خورد بايد او را خواباند و صد ضربه به اونجايش زد. اگر کارهای بی​ناموسی کرد بايد او را از صخره به پايين پرت کرد يا او را سنگسار کرد. اگر در مخالفت با شما حرفی زد بايد زندانی ​اش کرد و اينقدر اذيتش کرد که به هرچه کرده و نکرده اعتراف کند. آقاجان ! دين اينجوری بايد باشد.

همه عقب ماندگی ما مسيحيان بخاطر پاپ قبلی است. خدابیامرز خیلی کم کاری کرد. بجای اينکه يه​خورده خشونت مسيحيت را زياد کند ميرفت مسافرت. از اين شهر به اون شهر. مثل مرحوم مارکوپولو. از امروز به بعد هر کس خواست سيلی به گوش شما بزند فوری جا خالی بدهید و یه ضربه کاراته به زیر شکمش بزنید تا حساب کار دستش بیاید. آمین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

راه اندازی سایت مشروطه

برای خواندن مطلبی درباره دروغگویی روحانیون از وبسایت مشروطه دیدن فرمایید. لینک اینجا