۱۳۹۰/۱۰/۲۸

کاش من بجای اصغر فرهادی بودم

درست است که اصغر فرهادی با فیلم «جدایی نادر از سیمین» برای ما ایرانیان افتخار آفرید ولی در عین حال الحق و الانصاف آبروی ما مردهای ایرانی را پاک برد. از آن شبی که با آن قیافه اخم کرده و عبوس بالای صحنه رفت و جایزه بهترین فیلم خارجی را بدون ماچ و بوسه از دستان مدونا گرفت من از خجالت نمی‌توانم سرم را توی در و همسایه بلند کنم.
این خانم‌های خارجی از من می‌پرسند: آیا همه شما مردان ایرانی اینقدر سرد و یخ‌کرده هستین؟ چرا اصغر فرهادی همینطوری خشک و خالی جایزه را از دست مدونا گرفت؟ نه ماچی. نه بغل کردنی. نه دست فشردنی. نه چشمکی و حتی نه لبخندی!
آخر مگر چند بار شانس درب خانه یک مرد را میزند که بتواند مدونا را بغل کند و دوتا ماچ از لپهای او بکند؟؟
واقعا که! به این میگن فرصت سوزی. به میگن حرام کردن موقعیت. به این میگن کفران نعمت!
البته من به این خانمهای خارجی که این سوال را از من پرسیده بودند گفتم: ما مردهای ایرانی یا یک خانم را نمی‌بوسیم و یا اگر ببوسیم آی می‌بوسیم ها!!
توی مرام ما این قرتی بازی‌ها و دست دادن‌ها و بغل‌کردن‌های عاریه‌ای و تصنعی معنا ندارد. ما اگر از یک خانمی خوشمان بیاید چنان او را ماچ میکنیم که روی لپ‌هایش چال بیفتد و ۹ ماه بعد هم محصولش بیاید بیرون!

۴ نظر:

  1. آملا همون که گلشیفته لخت شد کافیه داره تو ایران انقلاب میشه! روم سیاه اگه این فرهادی هم مادونا رو بوسیده بود که دیگه هیچ کل خاورمیانه میرفت رو هوا!

    پاسخحذف
  2. a mola shoma chera raje be doodoole maviye chizi naneveshtid?

    پاسخحذف
  3. کجا بودی آملا دیر اومدی خبرها بیات شدن

    پاسخحذف
  4. حتما شب که شده حسابی به خودش وررفته و به خودش نفرین فرستاده

    پاسخحذف

راه اندازی سایت مشروطه

برای خواندن مطلبی درباره دروغگویی روحانیون از وبسایت مشروطه دیدن فرمایید. لینک اینجا