۱۳۹۱/۱۲/۰۹

مقام عظما: این قضیه هسته‌ای را برخلاف اون قضیه اختلاس تا میتوانید کش بدهید

نتیجه مذاکرات قزاقستان این بود که مذاکره و گفتگو چیز خوبی است و طرفین در این مورد اتفاق نظر پیدا کردند و قرار شده است که یک ماه دیگر جلسه تشکیل بدهند و معنی و مفهوم مذاکره را برای هم باز کنند و از روی کلمه مذاکره صد دفعه بنویسند و بدهند طرف مقابل انرا خط بزند.
اگر در این مرحله هم اتفاق نظر پیدا شد و سر خط زدن مشق هم دعوا نشد ایشالله گوش شیطان کر دو سه ماه بعد یک جلسه دیگر تشکیل خواهد شد و درباره اینکه مذاکره در عصر پارینه سنگی چگونه بوده و انسان‌های غارنشین و پیش از میلاد مسیح و پیش از اسلام و بعد از اسلام چگونه با هم مذاکره نمیکردند را تشریح نمایند و اگر طرفین در همه موارد توافق کردند در جلسه بعد بر سر اینکه «محل» جلسه بعدی در کجا باشد مذاکره کنند و در آن جلسه در مورد اینکه «تاریخ» جلسه بعدی چه موقع باشد صحبت و رایزنی بکنند و اگر گروه ۵+۱ کارشکنی نکرد چند ماه بعد یک جلسه‌ای را تشکیل بدهند که «سطح افراد» شرکت کننده در مذاکرات را مشخص کنند و اگر همه این مراحل ایشالله به خوبی و خوشی پیش رفت دو سه ماه بعد یک جلسه‌ای تشکیل بدهند و با هم در این مورد رایزنی کنند که «انگیزه» مذاکره چیست؟ و در جلسه بعد هر یک از طرفین یک انشا در مورد فواید مذاکره بنویسند و با خود به جلسه بیاورند. بعد اگر امریکا در روند مذاکره اخلال نکرد و بچه خوبی بود شش ماه بعد یک جلسه‌ای تشکیل میدهیم و به آنها میگوییم: به سلامتی بمب اتمی ما ساخته شد. حالا در مورد چی مذاکره بکنیم؟

۱۳۹۱/۱۲/۰۵

مقام عظما: ما لابی کردیم تا شما قهرمان کشتی شدید

من از شما آقایان تشکر میکنم. شما کار بزرگی کردید که دشمن را در روی تشک کشتی به زمین زدید. ای کاش یک مشت محکمی هم به دهانش میزدید همانطور که ملت در انتخابات ۸۸ زد. البته اینکه میگویم من از شما تشکر میکنم مبادا مغرور شوید و پررو بشوید. در حقیقت شما باید از نظام اسلامی تشکر بکنید. این ما بودیم که لابی کردیم تا شما را قهرمان بکنند و الا شما که عددی نیستید. ما به روسها پیغام دادیم که نیروگاه بوشهر مال شما تشک کشتی مال ما. آنها هم قبول کردند و باذن خدا این کار انجام شد.
البته شما در کشتی باید چند نکته را رعایت کنید:
اولا من اصولا با نفس کُشتی موافقم ولی نه با هر کُشتی. کشتی باید اسلامی باشد. این چه معنایی دارد که شما به کشتی بگویید « کشتی آزاد»؟ چرا نمیگویید کشتی اسلامی؟ چرا نمیگویید کشتی ولایی؟.
 این یک نکته.
نکته بعدی این است که بعضی از شما ورزشکارها گول حرفهای غربی‌ها و استکبار جهانی را خورده‌اند و شده‌اند فرنگی کار. اینها که حساب شان جداست و باید نیروهای امنیتی با آنها برخورد کنند. ما در نظام اسلامی کشتی فرنگی نداریم. اینها مال غربی‌ها و فرنگی‌ها و انگلیس خبیث است.
نکته آخری که باید در نظر داشته باشید شیوه کشتی گیری است. شما لازم نیست از قوانین و مقررات بین المللی که ساخته و پرداخته استکبار جهانی است پیروی کنید. چه کسی به شما گفته است که گاز نگیرید؟ لگد توی شکم حریف نزنید؟ شما باید برای اقتدار اسلام یک پنجه بکس توی شورت خودتان قایم کنید و در زمان لازم یکی به صورت حریف بزنید و یکی هم به صورت داور.
والسلام علیکم و رحمت الله

۱۳۹۱/۱۲/۰۱

یک فرمانده نظامی: قطب جنوب استان سی و پنجم ایران است

دبگر بدبخت شدیم. قرار شده قطب جنوب بشود استان سی و پنجم ایران (این هم سند)
حالا مردم ما نان ندارند بخورند باید پول‌ها را بفرستیم قطب جنوب تا مسجد و امامزاده بسازند. بیخود نبود احمدی نژاد میگفت ما برای مدیریت جهان طرحهایی داریم. وای به داد پنگوئن‌های بدبخت و زبان بسته که باید ختنه بشوند و حجاب اسلامی را رعایت بکنند.
تو را بخدا یکی پیدا بشود و به این اشگولها بگوید: محض رضای خدا قطب جنوب را دیگر به گند نکشید. بگذارید لااقل یک تپه سالم روی کره زمین باقی بماند. شما فعلا بچسبید به همان سوریه جان عزیزتان و کاری به مردم ایران و جهان نداشته باشید.

۱۳۹۱/۱۱/۲۸

حیف از آن همه درسی که خواندیم

به سلامتی دانشکده مداحی هم دارد از راه میرسد. دیگر چی میخواستید؟
برای ثبت نام در این دانشکده لازم نیست شما حتی مدرک مردودی پنجم ابتدایی را هم داشته باشید. اینطوری که مسولان این دانشکده اعلام کرده‌اند حتی اصلا لازم نیست سواد خواندن و نوشتن هم داشته باشید. فقط کافی است ؛مداح؛ باشید!
باور نمیکنید؟ بروید خبرش را در اینجا بخوانید.
از این پس باید شاهد اضافه شدن کلمه « دکتر» به ابتدای اسم مداحان عزیز کشور باشیم مثل:  دکتر مشهدی سید کربلا‌یی حاج منصور ارضی مداح اهل بیت!
از این پس وقتی یک پسر ریشو به خواستگاری دختری میرود. پدر و مادر دختر می‌پرسند: شاداماد تحصیلات دانشگاهی هم دارند؟
پدر داماد بادی در غبغب می‌اندازد و پاسخ میدهد: بعله. پسرم شاگرد اول دانشگاه بوده. مدرک دکترایش را با بالاترین نمره گرفته.
عروس خانم انگشتش را توی لپ‌اش میکند و از پشت درب اتاق می‌پرسد: ببخشید. تز دکترای شما توی چه زمینه‌ای بود؟
آقای دادماد پشمالو جواب میدهد: روضه دو طفلان مسلم با استفاده از آهنگهای مرحوم مایکل جکسون!

از این پس توی برنامه‌های سیمای جمهوری اسلامی چند تا موجود نتراشیده و نخراشیده می‌آورند و بعنوان کارشناس به مردم قالب میکنند . زیر نویس عنوان آنها ممکن است چنین باشد:
- کارشناس روان درمانی در امور سینه زنی دو ضرب از دانشگاه بین المللی مداحی جنوب تهران
- کارشناس شیمی درمانی و فوق تخصص در روضه حضرت علی اصغر
- کارشناس فوق ارشد در امورهسته‌ای و صاحبنظردر امورتخم اسب حضرت عباس از دانشکده علوم مداحی و فوق هسته‌ای
- کارشناس عالی اقتصاد کربلا و شربت صلواتی از دانشکده عالی مداحی

واقعا این آخوندها چه بر سر این مملکت که نیاوردند؟ ارج و قرب مدارک دانشگاهی را کردند پشگل.

۱۳۹۱/۱۱/۲۶

اگر قرار شود بین سوریه و خوزستان یکی را انتخاب کنیم باید سوریه را انتخاب کنیم

یادتان هست مقام مزخرف رهبری گفته بود: اگر قرار شود بین هواپیما و راه آهن یکی را انتخاب کنیم باید راه آهن را انتخاب کنیم؟
مطابق همین طرز فکر و طرز استدلال امروز از سوی یکی از اطرافیان مقام مزخرف رهبری اعلام شد: اگر قرار باشد بین سوریه و خوزستان یکی را انتخاب کنیم باید سوریه را انتخاب کنیم.
بعنوان یک ایرانی من هرگز راضی نخواهم شد یک ذره از خاک پاک خوزستان از ایران جدا شود ولی در عوض با این سیاست کلی جمهوری اسلامی مبنی بر حمایت بی قید و شرط از سوریه بشدت موافقم. بعبارت دیگر من کاملا با حضور نظامی جمهوری اسلامی در خاک سوریه و مشارکت نظامی در جنگ داخلی آنجا موافقم. چرا؟
الان ببینید امروز یکی از سرداران رده بالای سپاه پاسداران در خاک سوریه به درک واصل شد. احتمالا همراه او تعداد زیادی هم از نیروهای نظامی رژیم کشته شده‌اند ولی چون این سردار سپاه خیلی مهم بوده اسمش فاش شد و از بقیه کشته شدگان نامی برده نشد.
خب. حالا تصور کنید که اگر قرار بود مردم ایران خودشان اسلحه بدست میگرفتند و این تعداد از مزدوران رژیم را در تهران به هلاکت میرساندند میدانید چقدر باید بابت این اقدام هرینه میدادیم؟ اولش که می بایست کلی توی سر و کله هم میزدیم که مبارزه خشونت آمیز خوب است یا بد؟ چقدر باید فسفر می‌سوزاندیم که اگر اینها را نکشیم همه ما را خواهند کشد. تازه بعد از اتمام کار باید شاهد عملیات تلافی جویانه رژیم می‌بودیم و بسیاری از جوانان را بیخود و بی‌جهت از دست میدادیم. خدا را شکر که این کار توسط مردم خودمان صورت نگرفت.
اما وضعیت کنونی را ببینید!
الان مردم ایران با خیال راحت توی خانه‌هایشان نشسته‌اند و دارند تخمه میخورند و سریالهای ماهواره‌ای نگاه میکنند و آنطرف‌تر یعنی در خاک سوریه نیروهای نظامی و اطلاعاتی این حکومت زرت و زرت دارند خودشان را به کشتن میدهند و زحمت مردم ایران را کمتر میکنند.
واقعا از مردم ایران خوش شانس‌تر سراغ دارید؟

راه اندازی سایت مشروطه

برای خواندن مطلبی درباره دروغگویی روحانیون از وبسایت مشروطه دیدن فرمایید. لینک اینجا