از قدیم عده ای میگفتند زبان فارسی زبان شعر است.این حرف درستی است. شیوایی زبان فارسی باعث شده که مزاج ما ایرانی ها و فارسی زبانها با حرفهای خوب و دلنشین شیرین شود. ما ملتی هستیم که با شنیدن حرف ها و سخنان زیبا قند توی دلمان آب میشود وعقل و هوش از ما دور شده و سرمست و شنگول میشویم.
باباجان! دو مثقال عقل توی کله آدمی داشتن هم خوب چیزیه. حساب دو-دوتا چهارتاست. بن بستی که این حکومت در آن گیر کرده با حرف بوجود نیامده که بخواهد با حرف و لفاظی درست بشود. نه خامنه ای مرده که دلمان خوش باشد که اوضاع به سمت اعتدال و اصلاح پیش خواهد رفت. نه دست نظامیان از چرخه اقتصاد کوتاه شده نه نالایقان از مدیریت های کلیدی کنار گذاشته شده اند نه شورای نگهبان و نظارت استصوابی (نظارت استفراخی) از بین رفته است نه زندان سیاسی آزاد شده اند نه رفع محدودیت از اینترنت شده است. نه روزنامه ها و رسانه ها آزاد شده اند. نه رادیو تلویزیون از انحصار یک سلیقه خاص رها شده است . نه هیچ اتفاق مثبت دیگر!
هنوز سانتریفیوژها دارند میچرخند و نیروهای سپاه قدس در سوریه پا به پای ارتش بشار اسد می جنگند. هیچ چیز تغییر نکرده و قرار نیست تغییر کند.
اینها آمدند تا یک مشت حرفهای توخالی را تحویل ملت بدهند تا لااقل خیالشان از طرف داخل کمی آسوده باشد و مقداری از این فشاری که در اثر گرانی ها و تحریم پشت مردم را خم کرده و آنها را در آستانه انفجار اجتماعی قرار داده کم کنند.
استراتژی این حکومت تغییری نکرده و همان است که بود منتها تاکتیک انها عوض شده.
اتفاقا بنظر من بکارگیری این تاکتیک توسط حکومت نه تنها آنها را نجات نخواهد داد بلکه باعث افسارگسیختگی حاکمیت خواهد شد. شما نمیتوانید هم اعتدال گرا باشید و هم دیکتاتور. هم طرفدار آزادی رسانه ها باشید و هم بیشترین روزنامه نگارها را در زندان داشته باشید.
فعلا که دوران خود را الکی به خوشی زدن است.
بزک نمیر بهار میاد
امید و تدبیر با خربزه وخیار میاد