بعد از سرکوب وحشیانه مردم در انتخابات 88 امیدوار بودیم مردم علیه این نظام یک دل و یکپارچه شوند و مسیر زندگی خود و فرزندانشان را تغییر دهند و از این نکبت و بدبختی رها شوند اما با آمدن حسن روحانی دوباره پینوکیو فریب آقا روباهه را خورد و حافظه ملت بار دیگر ری ست شد و اصلا فراموش کرد که چگونه بچه های مردم را در روز روشن با تیر زدند و نقش زمین کردند. ملت یادش رفت چه کسی با وانت از روی مردم بی پناه رد شدند و دل و جیگر انها را به روی اسفالت ریختند.
یک عده در خارج و داخل گربه رقصانی کردند و با عربده های «روحانی مچکریم» آب پاکی ریختند بر روی همه اتفاقات گذشته و دستمال ابریشم را درآورده اند و برای بازگشت به ایران خوش رقصی میکنند.
اما هستند کسانی که جوزده نشدند و اسیر توهمات و خیمه شب بازیهای رژیم نشدند و حوصله شنیدن هیچ سخنی جز فروپاشی نظام ستمگر وخون آشام جمهوری اسلامی را ندارند. این دسته افراد توی زمین این نظام بازی نمی کنند و بازیچه سناریوهای فریبکارانه این حکومت نمیشوند.
من هیچگاه ناامید نشده و هرگز نخواهم شد. من با تمام سلول های مغزم اعتقاد دارم که این حکومت مایه عقب ماندگی ایران و ایرانی است و هیچ تردیدی ندارم که این حکومت جبار سرنوشتی جز فروپاشی و سقوط برای خود باقی نگذاشته است.
ما نباید با اسهال طلبانی که در خارج کشور دم از اصلاحات تدریجی و از داخل حکومتی میزنند همصدا شویم. شگرد اینها برای بقای جمهوری اسلامی همین است که میگویند ایشالله روحانی همه چیز را درست میکند و کشور میشود مثل یک دسته گل بشرطی که یک مقداری به او فرصت بدهید.