۱۳۸۴/۰۴/۲۵

يک خاطره:

اون وقتها که بچه بوديم هر روز تابستون با هم سن و سالی هامون توی کوچه فوتبال بازی ميکرديم.يه توپ پلاستيکی و توی زمين خاکی. خونه مون توی يکی از کوچه های تنگ و باريک خيابون ايران بود که الان ديگه اثری از اون نيست. خونه ها اکثر قديمی بودند و ديوارهای کوچه ،بلند و گِلی.

توی محله مون يک آخوند هم زندگی ميکرد. اون موقع ها بزرگترها به ما بچه ها ياد داده بودند هروقت علما رو توی کوچه و خيابون ديديد فورا سلام کنيد!

مثلا تصور کنيد اون لحظه ای که ما با هيجان و ايجاد سرو صدای بچه گانه توی کوچه مشغول بازی بوديم، يک دفعه يکی از بچه ها ميگفت: بچه ها !بچه ها! حاج آقا داره مياد!

با شنيدن اين کلام ،همه ما دست از بازی ميکشيديم و منتظر عبور حاج آقا ميشديم تا فورا به او سلام کنيم. معمولا يکی يکی سلام ميکرديم و از اينکه حاج آقا جواب سلام ما را با لحن عربی خاص و کلمات شمرده شمرده ميداد احساس رضايت ميکرديم.

معمولا حاج آقا چنين ميگفت:

عليک السلام! پسر حافظ کلام! چی آوردی برام؟! مامانت خوبه؟!!!

مدتی گذشت. يه روز از بزرگترها شنيديم که حاجی رفته سر زن اولش يه زن ديگه گرفته. يه دختر کوچولو. اين خبر بين بچه ها فوری پخش شد. تصميم گرفتيم بعنوان تنفر از اين کار ديگه به حاجی سلام نديم. البته چند بار سعی کرديم ولی با ديدن قيافه حاجی ناخودآگاه احساس سلام کردنمون غليان ميکرد و فوری سلام ميداديم.

بين ما بچه ها يه ”قاسم پخمه“ بود که خيلی بچه چاق و خپل و ترسويی بود. همه بچه ها به او غر ميزدند که همش تقصير اونه که ما مجبور ميشيم علی رغم ميل باطنی مون سلام بديم. آخه اون قاسم پخمه اولين نفری بود که به حاجی سلام ميداد و بقيه بچه ها رو توی رودروايسی قرار ميداد.

بخاطر همين بود که بچه ها به قاسم پخمه تکليف کردند که اين دفعه اگه حاجی اومد او نبايد به حاجی سلام بدهد بلکه اگه ميتونه يه صدايی هم از خودش درآورد!

لحظه موعود فرا رسيد و با پيدا شدن سر و کله حاجی از اون دور، همه ما دست از بازی کشيديم . منتظر شديم تا قاسم پخمه تابو شکنی کند. همينکه حاجی از کنار ما عبور کرد ناگهان صدای گريه قاسم پخمه درآمد. حاجی با بی اعتنايی از کنار ما عبور کرد و چيزی نگفت ولی هنوز هق هق قاسم قطع نميشد.

وقتی از قاسم علت را پرسيديم او گفت: همينکه ميخواستم اون صدا را از خودم دربياورم زيادی بخودم فشار آوردم و شلوارم رو کثيف کردم! حالا جواب مامانم رو چی بدم؟!

اين قاسم آقا الان بزرگ شده و شده نماينده مجلس هفتم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

راه اندازی سایت مشروطه

برای خواندن مطلبی درباره دروغگویی روحانیون از وبسایت مشروطه دیدن فرمایید. لینک اینجا