۱۳۸۵/۰۴/۳۰


نامه احمدی نژاد به خانم مرکل:

عزيزم مرکل مهربان و دوست داشتنی

خيلی دلم برات تنگ شده. آخه تو کجايی بی وفا؟ عاشق کشی هم حدی داره. شاعر آلمانی ميگه:
تو ای پری کجايی
که رخ نمی نمايی
از آن بهشت پنهان
دری نمی گشايی

مرکل جان!
راستش از وقتی که هاله ما را ترک کرد و رفت اوضاع ما خيلی قمر در عقرب شده. تو هم که بجای اينکه حالی از ما بپرسی با جرج بوش می پری. خودم توی تلويزيون ديدم که داشت شانه هايت را مشتمال ميداد. آخه بی وفا. مثلا ناسلامتی ما همنژاد هم هستيم. شما آريايی هستيد و ما هم ظاهرا آريايی هستيم. ما فارسی حرف ميزنيم و شما به زبان آلمانی حرف ميزنيد که مثل زبان فارسی خودمونه فقط شما زياد آخ و اوخ ميکنيد ولی ما نميکنيم. شما رودخانه راين داريد. ما هم کرخه داريم. شما از صهيونيستها و يهوديها خوشتون نمياد. ما هم مثل شما از آنها بدمون مياد.

حالا که اين قدر اشتراکات داريم من ميگم بيا با هم متحد بشيم و کلک اسرائيل رو بکنيم. نظرت چيه؟ اگر شما اينکار را بکنيد يعنی اسرائيل را از روی نقشه حذف کنيد قول ميدهم هرکاری از دستم بربياد واست انجام بدهم. پول نفت را به سر سفره آلمانی ها می​آوريم. اگر غنی سازی دوست داريد ولی بلد نيستيد بکنيد يا روی تان نميشه از کسی بپرسيد ما خودمون واستون مجانی مجانی غنی سازی ميکنيم. اگر شما در اداره کشور آلمان مشکلی داريد و وقت نداريد به همه استانهای آلمان سرکشی کنيد من خودم اين کار را براتون انجام ميدهم.
اگر خسته هستی و دلت مشتمال میخواد :آخ روی چشم!

مرکل جان! ما که نمرديم. هرمشکلی داشتيد يه ندا بده.
دوستدار تو
محمود
بوس. بوس بوس


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

راه اندازی سایت مشروطه

برای خواندن مطلبی درباره دروغگویی روحانیون از وبسایت مشروطه دیدن فرمایید. لینک اینجا