خداحافظی:
اکنون که اين کلمات را مینويسم تمام غصههای عالم بر دلم نشسته ٬ بغض گلويم را گرفته و دانههای اشک برگونههايم جاری است.
آه ...چه دنيای بی وفايی! وقت خداحافظی فرارسيده. شايد اين آخرين نوشته من باشد. اصلا شايد دارم آخرين نفسهايم را ميکشم.
افسوس و صد افسوس! که دارم جوان ناکام از دنيا ميروم. هنوز سوژههای طنز زيادی دارم که برايتان بنويسم ولی حيف که سرنوشت به گونهای ديگر رقم ميخورد.
همش تقصير خودم بود. هزار بار خودم را لعنت کردهام که: اين چه غلطی بود تو کردی؟ آخه پسر خوب! آبت نبود٬ نانت نبود٬ کانادا آمدنت برای چی بود؟ اصلا مگر کشور قحط بود که تو آمدی کانادا؟ اينجا که جای زندگی آدميزاد نيست. اينجا محل زندگی خرس قطبی و سمور و اينجور چيزاست نه جای تو.
مردم آمدهاند خارج٬ مثلا ما هم آمديم خارج! ارواح عمهمون. این همه کشورهای خوب و باصفا توی دنیا هست آنوقت ما همه را ول کردیم آمدیم کانادا. اینجا اینقدر برف میاد که آدم زیر برفها خفه میشه.
دوستان عزیز! از ديشب توی تورنتو داره يکريز برف مياد. معلوم هم نيست تا کی ادامه دارد. من فکر ميکنم حالا حالاها داره بیاید. شايد سی چهل متر بباره. شايد هفتاد هشتاد متر. کسی نميداند.
بنابراين اگر تا دو سه روز دیگر ما از زير برفها زنده بيرون آمديم٬ بازهم توی اين وبلاگ مينويسيم و اگر خدای نکرده زبانم لال همان زير مدفون شديم از هم اکنون از همه شما حلاليت میطلبیم.
جهت اطلاع دوستان بايد عرض کنم تا بحال پنج سانتيمتر برف روی زمين نشسته. خدا خودش رحم کند
اکنون که اين کلمات را مینويسم تمام غصههای عالم بر دلم نشسته ٬ بغض گلويم را گرفته و دانههای اشک برگونههايم جاری است.
آه ...چه دنيای بی وفايی! وقت خداحافظی فرارسيده. شايد اين آخرين نوشته من باشد. اصلا شايد دارم آخرين نفسهايم را ميکشم.
افسوس و صد افسوس! که دارم جوان ناکام از دنيا ميروم. هنوز سوژههای طنز زيادی دارم که برايتان بنويسم ولی حيف که سرنوشت به گونهای ديگر رقم ميخورد.
همش تقصير خودم بود. هزار بار خودم را لعنت کردهام که: اين چه غلطی بود تو کردی؟ آخه پسر خوب! آبت نبود٬ نانت نبود٬ کانادا آمدنت برای چی بود؟ اصلا مگر کشور قحط بود که تو آمدی کانادا؟ اينجا که جای زندگی آدميزاد نيست. اينجا محل زندگی خرس قطبی و سمور و اينجور چيزاست نه جای تو.
مردم آمدهاند خارج٬ مثلا ما هم آمديم خارج! ارواح عمهمون. این همه کشورهای خوب و باصفا توی دنیا هست آنوقت ما همه را ول کردیم آمدیم کانادا. اینجا اینقدر برف میاد که آدم زیر برفها خفه میشه.
دوستان عزیز! از ديشب توی تورنتو داره يکريز برف مياد. معلوم هم نيست تا کی ادامه دارد. من فکر ميکنم حالا حالاها داره بیاید. شايد سی چهل متر بباره. شايد هفتاد هشتاد متر. کسی نميداند.
بنابراين اگر تا دو سه روز دیگر ما از زير برفها زنده بيرون آمديم٬ بازهم توی اين وبلاگ مينويسيم و اگر خدای نکرده زبانم لال همان زير مدفون شديم از هم اکنون از همه شما حلاليت میطلبیم.
جهت اطلاع دوستان بايد عرض کنم تا بحال پنج سانتيمتر برف روی زمين نشسته. خدا خودش رحم کند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر