باز احمدی نژاد گند زد:
برای دستگاه عریض و طویل سیاست خارجی یک مملکت٬ چه افتضاحی از این بالاتر که بدون بررسی دقیق و بدون اطمینان حاصل کردن از وجود زمینه لازم٬ دعوت یک دانشگاه غیر دولتی کشوری مثل امریکا را قبول کند و رئیس جمهورش را توی هچل بیاندازد.
از اول انقلاب تاکنون هیچوقت دامنه اعتراضات و تبلیغات منفی علیه حضور مقامات ایرانی به این حد نبود.
تاریخ دیپلماسی ما بیاد ندارد شدیدترین انتقادات نقض حقوق بشری در ایران از زبان یک آدم غیر دولتی٬ اینگونه رک و پوست کنده مطرح شود و باعث شوکه شدن رئیس دولت ما شود.
واقعا اینها نشانه ضعف حکومت ما و در عین حال بیانگر کارکشتگی برنامه ریزان امریکایی است.
بازی دیروز٬ که احمدی نژاد را مثل یک گوسفند به مسلخ کشانده بودند٬ بیشترین ضربه را به احمدینژاد چه در صحنه داخلی و چه در خارج وارد نمود.
متن سخنرانی و سوالات رئیس دانشگاه کلمبیا٬ بسیار دقیق و حساب شده بود و معلوم بود افراد مطلعی آنرا تنظیم کردهاند.
برعکس٬ متن سخنان احمدی نژاد را یا خودش نوشته بود یا پیشنماز مسجدشان در نارمک و شاید هم فاطی خانم رجبی.
بدترین نقطه ماجرا زمانی بود که احمدی نژاد دستپاچه شد و گفت: در ایران همجنس باز اصلا نداریم.
او نمیدانست معنی این حرف در یک محیط دانشگاهی چیست. کسی هم به او این چیزها را آموزش نداده بود. کسانی که در غرب زندگی میکنند٬ همجنسگرایی را یک پدیده طبیعی میدانند و معتقدند درصدی از افراد جامعه بطور طبیعی دارای گرایش جنسی ویژهای هستند که سالیان متمادی برای احقاق حقوق خود مبارزه کردهاند و اکنون در اکثر کشورهای آزاد٬ حقوق انها برسمیت شناخته میشود.
این چیزها را احمدینژاد نمیداند و کسی هم از اطرافیانش نبود که آنرا به او یاد دهد.
نتیجهاش این میشود که رئیس جمهور یک مملکت هفتاد میلیونی را «هو» کردند.
نکته دیگری که از این وقایع میتوان نتیجه گرفت٬ جایگاه دانشگاه در کشورهایی مثل امریکاست. واقعا چقدر جالب است یک دانشگاه غیر دولتی اینقدر در مسائل بین المللی فعال و موثر باشد.
حال نگاهی به وضعیت دانشگاههای خودمان بکنید. مثلا اگر قرار باشد اساتید یک دانشگاه در ایران٬ یک شخصیت خارجی را برای سخنرانی دعوت کنند. وای چه محشری بپا میشود. اول وزارت اطلاعات میآید همه شان را دستگیر میکند و بمدت سه چهار ماه آنها را شبانه روز بازجویی میکند که: پدر سوختهها اصلا شما چیکاره مملکت هستید؟ از کجا پول میگیرید که این کار را میخواستید بکنید؟ و....
تازه٬ بفرض که از همه این مراحل به سلامت عبور کنند٬ باز روز سخنرانی٬ ناگهان لباس شخصیها و انصار حزب الله میریزند جلسه را بهم میزنند و مانع سخنرانی وی میشوند.
آقاجان! ما صد هزار سال نوری با تمدن فاصله داریم. بیخود حرص و جوش نخوریم.
برای دستگاه عریض و طویل سیاست خارجی یک مملکت٬ چه افتضاحی از این بالاتر که بدون بررسی دقیق و بدون اطمینان حاصل کردن از وجود زمینه لازم٬ دعوت یک دانشگاه غیر دولتی کشوری مثل امریکا را قبول کند و رئیس جمهورش را توی هچل بیاندازد.
از اول انقلاب تاکنون هیچوقت دامنه اعتراضات و تبلیغات منفی علیه حضور مقامات ایرانی به این حد نبود.
تاریخ دیپلماسی ما بیاد ندارد شدیدترین انتقادات نقض حقوق بشری در ایران از زبان یک آدم غیر دولتی٬ اینگونه رک و پوست کنده مطرح شود و باعث شوکه شدن رئیس دولت ما شود.
واقعا اینها نشانه ضعف حکومت ما و در عین حال بیانگر کارکشتگی برنامه ریزان امریکایی است.
بازی دیروز٬ که احمدی نژاد را مثل یک گوسفند به مسلخ کشانده بودند٬ بیشترین ضربه را به احمدینژاد چه در صحنه داخلی و چه در خارج وارد نمود.
متن سخنرانی و سوالات رئیس دانشگاه کلمبیا٬ بسیار دقیق و حساب شده بود و معلوم بود افراد مطلعی آنرا تنظیم کردهاند.
برعکس٬ متن سخنان احمدی نژاد را یا خودش نوشته بود یا پیشنماز مسجدشان در نارمک و شاید هم فاطی خانم رجبی.
بدترین نقطه ماجرا زمانی بود که احمدی نژاد دستپاچه شد و گفت: در ایران همجنس باز اصلا نداریم.
او نمیدانست معنی این حرف در یک محیط دانشگاهی چیست. کسی هم به او این چیزها را آموزش نداده بود. کسانی که در غرب زندگی میکنند٬ همجنسگرایی را یک پدیده طبیعی میدانند و معتقدند درصدی از افراد جامعه بطور طبیعی دارای گرایش جنسی ویژهای هستند که سالیان متمادی برای احقاق حقوق خود مبارزه کردهاند و اکنون در اکثر کشورهای آزاد٬ حقوق انها برسمیت شناخته میشود.
این چیزها را احمدینژاد نمیداند و کسی هم از اطرافیانش نبود که آنرا به او یاد دهد.
نتیجهاش این میشود که رئیس جمهور یک مملکت هفتاد میلیونی را «هو» کردند.
نکته دیگری که از این وقایع میتوان نتیجه گرفت٬ جایگاه دانشگاه در کشورهایی مثل امریکاست. واقعا چقدر جالب است یک دانشگاه غیر دولتی اینقدر در مسائل بین المللی فعال و موثر باشد.
حال نگاهی به وضعیت دانشگاههای خودمان بکنید. مثلا اگر قرار باشد اساتید یک دانشگاه در ایران٬ یک شخصیت خارجی را برای سخنرانی دعوت کنند. وای چه محشری بپا میشود. اول وزارت اطلاعات میآید همه شان را دستگیر میکند و بمدت سه چهار ماه آنها را شبانه روز بازجویی میکند که: پدر سوختهها اصلا شما چیکاره مملکت هستید؟ از کجا پول میگیرید که این کار را میخواستید بکنید؟ و....
تازه٬ بفرض که از همه این مراحل به سلامت عبور کنند٬ باز روز سخنرانی٬ ناگهان لباس شخصیها و انصار حزب الله میریزند جلسه را بهم میزنند و مانع سخنرانی وی میشوند.
آقاجان! ما صد هزار سال نوری با تمدن فاصله داریم. بیخود حرص و جوش نخوریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر