این بلاگ رولینگ لامصب!
(این نگارش من درآوردی «لامصب»٬ را اولین بار من استفاده کردم تا نشان بدهم منظورم «لامذهب» نیست بلکه همچنانکه در محاورات بکار برده میشود به معنای «بدجنس» است که هیچ ربطی به دین و مذهب و کافر و ملحد ندارد. متاسفانه اخیرا این نحوه نگارش در دیگر وبلاگها نیز مورد استفاده قرار گرفته و من می ترسم لعن و نفرین ابدی لغت شناسان و بزرگان ادبیات نثار من بشود. لذا من از حالا گفته باشم که بی تقصیرم)
و اما قضیه این بلاگ رولینگ لامصب!
دایی خدا بیامرز من بیش از صد سال عمر کرد. نقل میکنند زمانی که تازه برق به محلههای مسکونی تهران رسیده بود و تقریبا همه خانهها٬ برق دار شده بودند٬ بعضی از ساکنین محله٬ از جمله مرحوم دایی ما در برابر این نعمت روشنایی مقاومت میکرد و حاضر نبود خانهاش به برق شهری متصل شود. او همچنان از چراغ نفتی (زنبوری) برای روشنایی منزلش استفاده میکرد.
بالاخره یکروز یکی از جوانهای اهل محل از او میپرسد:
مرد حسابی! آخر برای چی از این موهبت برق استفاده نمیکنی؟ دلیلش چیست؟
دایی خدابیامرز ما گفته بود: مرد نباید اختیار روشنایی خانهاش را بدهد دست دولت. آنها هر وقت دلشان بخواهد وصل میکنند و هر وقت عشق شان بکشد قطع. آدم باید اختیار کارش دست خودش باشد.
اگرچه این حرف٬ در عصر کنونی از بنیان غلط است و جایگاهی در زندگی مدرن ندارد ولی روح استدلال٬ از یک دیدگاه خاص٬ مورد قبول است و آن دوری از وابستگی به دیگران است.
دوباره برگردیم به این بلاگ رولینگ لامصب!
آقا جان! ما اصلا میخواهیم ریشه بلاگ رولینگ را از وبلاگمان بکنیم و بیاندازیم بیرون.
آقاجان! نخواستیم! مگر ما مسخره هستیم که اینقدر شل کن سفت کن درمیآورد؟
الان نزدیک یکی دو هفته است که باز این بلاگ رولینگ ما را مَچَل خودش کرده و پینگاش کار نمیکند.
تو رو بخدا ببین اسم وبلاگ ما توی اون لیست وبلاگها چقدر پایین رفته!
نزدیکه بیفته زیر صفحه کامپیوتر!
هماش تقصیر خودمه که اختیار وبلاگم را دادم دست این بلاگ رولینگ لامصب!
من هم باید مثل مرحوم داییام٬ از اول نباید آلوده بلاگ رولینگ میشدم بلکه با همان چراغ زنبوریهای نفتی وبلاگم را پینگ میکردم. همش تقصیر خودمه!
البته میدانم این بلاگ رولینگ با بعضی از شما پارتی بازی میکند و شما را پینگ میکند. لابد شما سیبیلش را چرب کردهاید و حق حساب دادهاید.
ولی ما اهل این کارها نیستیم.
خلاصه همین روزها اگر دیدید اسمتون توی لیست لینکها نیست تعجب نکنید. ما میخواهیم دندان پوسیده بلاگ رولینگ را کلا از اینجا ریشه کن کنیم.
از این به بعد اگر کسی میخواهد بداند ما آپدیت کردهایم یا نه٬ لطفا به آدرس وبلاگ جدید در ورد پرس مراجعه کند. ما دیگه رفتیم!
(این نگارش من درآوردی «لامصب»٬ را اولین بار من استفاده کردم تا نشان بدهم منظورم «لامذهب» نیست بلکه همچنانکه در محاورات بکار برده میشود به معنای «بدجنس» است که هیچ ربطی به دین و مذهب و کافر و ملحد ندارد. متاسفانه اخیرا این نحوه نگارش در دیگر وبلاگها نیز مورد استفاده قرار گرفته و من می ترسم لعن و نفرین ابدی لغت شناسان و بزرگان ادبیات نثار من بشود. لذا من از حالا گفته باشم که بی تقصیرم)
و اما قضیه این بلاگ رولینگ لامصب!
دایی خدا بیامرز من بیش از صد سال عمر کرد. نقل میکنند زمانی که تازه برق به محلههای مسکونی تهران رسیده بود و تقریبا همه خانهها٬ برق دار شده بودند٬ بعضی از ساکنین محله٬ از جمله مرحوم دایی ما در برابر این نعمت روشنایی مقاومت میکرد و حاضر نبود خانهاش به برق شهری متصل شود. او همچنان از چراغ نفتی (زنبوری) برای روشنایی منزلش استفاده میکرد.
بالاخره یکروز یکی از جوانهای اهل محل از او میپرسد:
مرد حسابی! آخر برای چی از این موهبت برق استفاده نمیکنی؟ دلیلش چیست؟
دایی خدابیامرز ما گفته بود: مرد نباید اختیار روشنایی خانهاش را بدهد دست دولت. آنها هر وقت دلشان بخواهد وصل میکنند و هر وقت عشق شان بکشد قطع. آدم باید اختیار کارش دست خودش باشد.
اگرچه این حرف٬ در عصر کنونی از بنیان غلط است و جایگاهی در زندگی مدرن ندارد ولی روح استدلال٬ از یک دیدگاه خاص٬ مورد قبول است و آن دوری از وابستگی به دیگران است.
دوباره برگردیم به این بلاگ رولینگ لامصب!
آقا جان! ما اصلا میخواهیم ریشه بلاگ رولینگ را از وبلاگمان بکنیم و بیاندازیم بیرون.
آقاجان! نخواستیم! مگر ما مسخره هستیم که اینقدر شل کن سفت کن درمیآورد؟
الان نزدیک یکی دو هفته است که باز این بلاگ رولینگ ما را مَچَل خودش کرده و پینگاش کار نمیکند.
تو رو بخدا ببین اسم وبلاگ ما توی اون لیست وبلاگها چقدر پایین رفته!
نزدیکه بیفته زیر صفحه کامپیوتر!
هماش تقصیر خودمه که اختیار وبلاگم را دادم دست این بلاگ رولینگ لامصب!
من هم باید مثل مرحوم داییام٬ از اول نباید آلوده بلاگ رولینگ میشدم بلکه با همان چراغ زنبوریهای نفتی وبلاگم را پینگ میکردم. همش تقصیر خودمه!
البته میدانم این بلاگ رولینگ با بعضی از شما پارتی بازی میکند و شما را پینگ میکند. لابد شما سیبیلش را چرب کردهاید و حق حساب دادهاید.
ولی ما اهل این کارها نیستیم.
خلاصه همین روزها اگر دیدید اسمتون توی لیست لینکها نیست تعجب نکنید. ما میخواهیم دندان پوسیده بلاگ رولینگ را کلا از اینجا ریشه کن کنیم.
از این به بعد اگر کسی میخواهد بداند ما آپدیت کردهایم یا نه٬ لطفا به آدرس وبلاگ جدید در ورد پرس مراجعه کند. ما دیگه رفتیم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر