جمهوری اسلامی شعبه تورنتو:
شانس رو میبینید؟ کنار دریا هم برویم٬ دریا خشک میشود و مجبور میشویم برگردیم توی وان حمام خونه خودمون شنا کنیم.
ما از دست مسخرهبازیهای جمهوری اسلامی و بازار مکارهای که به نام دین و در حقیقت برای خالی کردن جیب خلق الله درست کردهاند فرار کردیم و به کانادا آمدیم تا دیگر شاهد جهالت مردم ساده لوح و گوسفند منش نباشیم اما نمیدانستیم که قبل از اینکه پای ما به این سرزمین کفر برسد٬ جمهوری اسلامی برایمان در اینجا شعبه زده تا احساس دلتنگی نکنیم و بقول معروف «هوم سیک» نشویم.
آقاجان! امان از جهالت مردم! انگار این مردم هرجا که بروند جهالت خود را هم همراه میبرند.
حالا قضیه چیست؟
اینجا یعنی توی تورنتو٬ یک مسجدی هست که نمونه تمام و کمال جمهوری اسلامی است. آیینه تمام نمای ولایت فقیه ولی در ابعاد کوچکتر آن است. این دو اینقدر شبیه هم هستند که انگار شما یک هویجی را از وسط به دو نیمه قاچ کنید.
این مسجد در واقع یک عبادتگاه نیست بلکه محلی است برای کسب و کار آخوند مربوطه. دین و دینداری و خدا و پیامبر و عبادت و عاشورا و شب احیا و غیره و غیره همه بهانه هایی هستند برای پر کردن جیب حاج آقا. دقیقا عین وضعیت حاکم بر جمهوری اسلامی.
تا زمانی که هر دینداری برای برقرار کردن ارتباط معنوی و درونیاش به معبودش ٬ به آخوند و کشیش و موبد متوسل میشود٬ باید انتظار داشت تا مورد سواستفاده نمایندگان دروغین خدا قرار گیرد.
جمهوری اسلامی در یک شرایط خاص زمانی و در اثر خلا آگاهی جمعی٬ از حکومت دینی مسیر انقلاب مردمی سال ۵۷ را تغییر داد و نهایتا تبدیل به یک نظام سلطانی گردید که تمام تصمیمات مهم کشور توسط یکنفر و آنهم شخص سلطان گرفته میشود و در عوض شخص سلطان به هیچ کس پاسخگو نیست.
همین وضعیت هم در مورد این مسجد اتفاق افتاده. من داستان این مسجد را از طریق یک یکی از افراد مطلع دریافت کردم.
ظاهرا مکان این مسجد توسط یک پولدار عراقی هدیه داده شده تا از آن برای عبادت استفاده گردد ولی این آخوند زرنگ در یک اقدام زیرکانه قراردادی را با او میبندد و ملک مورد نظر را بنام خود به ثبت میرساند و بدین ترتیب مسجد تبدیل میشود به ملک شخصی حاج آقا.
حالا مردم از همهجا بیخبر هم وقتی مراسم دینی را میخواهند بجا آورند به آنجا میروند و مبالغی را به مسجد پرداخت میکنند. آنها نمیدانند که آنجا در واقع ملک شخصی آقاست و پولهایی که میدهند یکراست به جیب حاجآقا میرود.
ظاهرا و براساس شنیدههای من٬ چند سال پیش چند نفر از حاجآقا میخواهند بیاید یک گزارش مالی در مورد درآمدهای هنگفت مسجد و موارد مصرف آنها بدهد که حاجآقا میفرمایند به شما چه مربوط؟ اینجا ملک شخصی من است و بعد از من به خانوادهام میرسد. لذا این غلطهای زیادی به شما نیامده!
شباهت با جمهوری اسلامی را ملاحظه میفرمایید یا نه؟
من از دست این حاج آقا اصلا ناراحت نیستم. این یک آخوند است و اگر غیر از این بکند جای تعجب دارد ولی من در تعجبم از جهالت این مردم.
ای بدبختهایی که به خاطر «رضای خدا» پولتان را انفاق میکنید٬ آیا شده یکبار به خود جرات بدهید و از کسی که پول را دریافت میکند بخواهید در مقابل این عمل شما پاسخگو باشد؟ اصلا جرات آنرا دارید؟
درست عین همین وضعیت در حکومت اسلامی شاهد هستیم. ای بدبختهایی که زرت و زرت به پای صندوقهای رای گیری میروید و آدمهای فرصت طلب و حقه باز و ریاکار را به قدرت میرسانید٬ آیا تا بحال از آنها خواستهاید که نسبت به رای شما پاسخگو باشند؟
اگر آنها پاسخگو نیستند شما چرا دوباره رای میدهید؟
شانس رو میبینید؟ کنار دریا هم برویم٬ دریا خشک میشود و مجبور میشویم برگردیم توی وان حمام خونه خودمون شنا کنیم.
ما از دست مسخرهبازیهای جمهوری اسلامی و بازار مکارهای که به نام دین و در حقیقت برای خالی کردن جیب خلق الله درست کردهاند فرار کردیم و به کانادا آمدیم تا دیگر شاهد جهالت مردم ساده لوح و گوسفند منش نباشیم اما نمیدانستیم که قبل از اینکه پای ما به این سرزمین کفر برسد٬ جمهوری اسلامی برایمان در اینجا شعبه زده تا احساس دلتنگی نکنیم و بقول معروف «هوم سیک» نشویم.
آقاجان! امان از جهالت مردم! انگار این مردم هرجا که بروند جهالت خود را هم همراه میبرند.
حالا قضیه چیست؟
اینجا یعنی توی تورنتو٬ یک مسجدی هست که نمونه تمام و کمال جمهوری اسلامی است. آیینه تمام نمای ولایت فقیه ولی در ابعاد کوچکتر آن است. این دو اینقدر شبیه هم هستند که انگار شما یک هویجی را از وسط به دو نیمه قاچ کنید.
این مسجد در واقع یک عبادتگاه نیست بلکه محلی است برای کسب و کار آخوند مربوطه. دین و دینداری و خدا و پیامبر و عبادت و عاشورا و شب احیا و غیره و غیره همه بهانه هایی هستند برای پر کردن جیب حاج آقا. دقیقا عین وضعیت حاکم بر جمهوری اسلامی.
تا زمانی که هر دینداری برای برقرار کردن ارتباط معنوی و درونیاش به معبودش ٬ به آخوند و کشیش و موبد متوسل میشود٬ باید انتظار داشت تا مورد سواستفاده نمایندگان دروغین خدا قرار گیرد.
جمهوری اسلامی در یک شرایط خاص زمانی و در اثر خلا آگاهی جمعی٬ از حکومت دینی مسیر انقلاب مردمی سال ۵۷ را تغییر داد و نهایتا تبدیل به یک نظام سلطانی گردید که تمام تصمیمات مهم کشور توسط یکنفر و آنهم شخص سلطان گرفته میشود و در عوض شخص سلطان به هیچ کس پاسخگو نیست.
همین وضعیت هم در مورد این مسجد اتفاق افتاده. من داستان این مسجد را از طریق یک یکی از افراد مطلع دریافت کردم.
ظاهرا مکان این مسجد توسط یک پولدار عراقی هدیه داده شده تا از آن برای عبادت استفاده گردد ولی این آخوند زرنگ در یک اقدام زیرکانه قراردادی را با او میبندد و ملک مورد نظر را بنام خود به ثبت میرساند و بدین ترتیب مسجد تبدیل میشود به ملک شخصی حاج آقا.
حالا مردم از همهجا بیخبر هم وقتی مراسم دینی را میخواهند بجا آورند به آنجا میروند و مبالغی را به مسجد پرداخت میکنند. آنها نمیدانند که آنجا در واقع ملک شخصی آقاست و پولهایی که میدهند یکراست به جیب حاجآقا میرود.
ظاهرا و براساس شنیدههای من٬ چند سال پیش چند نفر از حاجآقا میخواهند بیاید یک گزارش مالی در مورد درآمدهای هنگفت مسجد و موارد مصرف آنها بدهد که حاجآقا میفرمایند به شما چه مربوط؟ اینجا ملک شخصی من است و بعد از من به خانوادهام میرسد. لذا این غلطهای زیادی به شما نیامده!
شباهت با جمهوری اسلامی را ملاحظه میفرمایید یا نه؟
من از دست این حاج آقا اصلا ناراحت نیستم. این یک آخوند است و اگر غیر از این بکند جای تعجب دارد ولی من در تعجبم از جهالت این مردم.
ای بدبختهایی که به خاطر «رضای خدا» پولتان را انفاق میکنید٬ آیا شده یکبار به خود جرات بدهید و از کسی که پول را دریافت میکند بخواهید در مقابل این عمل شما پاسخگو باشد؟ اصلا جرات آنرا دارید؟
درست عین همین وضعیت در حکومت اسلامی شاهد هستیم. ای بدبختهایی که زرت و زرت به پای صندوقهای رای گیری میروید و آدمهای فرصت طلب و حقه باز و ریاکار را به قدرت میرسانید٬ آیا تا بحال از آنها خواستهاید که نسبت به رای شما پاسخگو باشند؟
اگر آنها پاسخگو نیستند شما چرا دوباره رای میدهید؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر