خدا نکند یک کلمه یا اصطلاح یا واژهای بیفتد توی دهان بعضی آدمها. آنقدر چپ و راست از آن استفاده میکنند تا معنای اصلی و درست آن کلمه را خراب کنند.
مثلا یک مدتی است که در داخل کشور استفاده از کلمه «مهندسی» مد شده. این کلمه را در همه جا و حتی هرچیز بیربطی استفاده میکنند.
حتما شما «مهندسی فرهنگی» را شنیدهاید. کسی میداند معنی مهندسی فرهنگی چیست؟ یا مثلا مهندسی عزاداری یا مهندسی سفرهای استانی و یا مهندسی تعلیم و تربیت٬ مهندسی تقوا٬ مهندسی ولایتمداری و از اینجور شر وورا.
فقط خدا میداند منظور این آقایون از بکار بردن کلمه «مهندسی» چیست؟
حالا همه اینها یکطرف٬ جدیدا کلمات و ترکیبات تازهای هم با همین واژه مهندسی در حال تولید و نوآوری است. مثلا زیر مهندسی. باز مهندسی. نامهندسی. بی مهندسی و غیره. باور نمیکنید؟
بروید اینجا تا با واژه جدید «بازمهندسی» آشنا شوید.
من حاضرم سر یک جفت جوراب شرط ببندم که اگر از همین آقا بپرسید بازمهندسی یعنی چی؟
پاسخ میدهد: بازمهندسی یعنی... چیز...یعنی ...بازمهندسی یک چیزی است توی مایه «خیلی باحال بودن» و «دمش گرم» و اینجور چیزهاست دیگه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر