از صبح دارم همه سایتهای خبری را زیر و رو میکنم تا از آخرین خبرها در مورد تداوم اعتراضات مردم مطلع شوم. یک لحظه با خود فکر کردم که این همه دلشوره و دلهره برای چیست؟
یادم آمد روزهای پر اضطراب انقلاب را. وقتی که بی صبرانه منتظر شنیدن خبرهای خوب از اعتراضات مردم بودیم. رادیو و تلویزیون دولتی یا چیزی نمیگفت یا علیه مردم سخن میگفت. دقیقا مثل همین اراجیف صدا و سیما. مردم سعی میکردند اخبار رادیو بی بی سی را از دست ندهند. گوش دادن به رادیو با پارازیتهای مداوم واقعا خرد کننده اعصاب بود ولی مردم مشتاقانه خبرها را پیگیری میکردند.
آنروزها شرکت در تظاهرات و تجمع های اعتراضی بسیار ترس آور بود. در مقابل مردم٬ هم شهربانی بود هم نیروهای ساواک و هم یکعده لباس شخصی ها که آنروزها معروف بودند به چماقدارها. آنها بصورت وحشیانه ای به مردم حمله میکردند و همه چیز را از بین می بردند.
شدت سرکوب ها آنقدر زیاد بود که گاهی از به ثمر رسیدن جنبش کاملا ناامید می شدیم مخصوصا برای ما که کم سن و سال بودیم.
وقتی حکومت نظامی شد٬ در روزهای اول٬ خیابانهای تهران آنقدر نیروی نظامی پیاده شد که بسیاری از مردم با ناامیدی می گفتند: دیگر همه چیز تمام شد! نهضت سرکوب شد و صدای مردم را برای همیشه خفه کردند.
واقعا روزها و لحظات پر از ناامیدی و ترس آنروزها بسیار جدیتر از این روزها بود. امروز مردم سطح آگاهی شان بیش از گذشته است. همچنین حمایت دنیا را با خود دارند و از همه مهمتر اینکه جوان ها در صف اول این جنبش قرار دارند.
اگر امروز خامنهای با گسیل کردن چند لشگر سپاهی و بسیجی به خیابانها٬ مانع تجمع اعتراضی مردم شود٬ باکی نیست. شبیه این اتفاقات در دوران انقلاب به کرات اتفاق افتاد ولی آتشفشان قهر و خشم مردم فورانتر و خروشانتر از جایی دیگر سرباز خواهد کرد.
من به شما این نوید و بشارت را میدهم که مسیری را که خامنهای برگزیده و علنا در مقابل مطالبات مردم سینه سپر کرده٬ منجر به از هم پاشیده شدن بساط حکومت ولایت فقیه خواهد شد.
گوشه گوشه این سرزمین میدان انقلاب است و آزادی از آن مردم ایران.
یادم آمد روزهای پر اضطراب انقلاب را. وقتی که بی صبرانه منتظر شنیدن خبرهای خوب از اعتراضات مردم بودیم. رادیو و تلویزیون دولتی یا چیزی نمیگفت یا علیه مردم سخن میگفت. دقیقا مثل همین اراجیف صدا و سیما. مردم سعی میکردند اخبار رادیو بی بی سی را از دست ندهند. گوش دادن به رادیو با پارازیتهای مداوم واقعا خرد کننده اعصاب بود ولی مردم مشتاقانه خبرها را پیگیری میکردند.
آنروزها شرکت در تظاهرات و تجمع های اعتراضی بسیار ترس آور بود. در مقابل مردم٬ هم شهربانی بود هم نیروهای ساواک و هم یکعده لباس شخصی ها که آنروزها معروف بودند به چماقدارها. آنها بصورت وحشیانه ای به مردم حمله میکردند و همه چیز را از بین می بردند.
شدت سرکوب ها آنقدر زیاد بود که گاهی از به ثمر رسیدن جنبش کاملا ناامید می شدیم مخصوصا برای ما که کم سن و سال بودیم.
وقتی حکومت نظامی شد٬ در روزهای اول٬ خیابانهای تهران آنقدر نیروی نظامی پیاده شد که بسیاری از مردم با ناامیدی می گفتند: دیگر همه چیز تمام شد! نهضت سرکوب شد و صدای مردم را برای همیشه خفه کردند.
واقعا روزها و لحظات پر از ناامیدی و ترس آنروزها بسیار جدیتر از این روزها بود. امروز مردم سطح آگاهی شان بیش از گذشته است. همچنین حمایت دنیا را با خود دارند و از همه مهمتر اینکه جوان ها در صف اول این جنبش قرار دارند.
اگر امروز خامنهای با گسیل کردن چند لشگر سپاهی و بسیجی به خیابانها٬ مانع تجمع اعتراضی مردم شود٬ باکی نیست. شبیه این اتفاقات در دوران انقلاب به کرات اتفاق افتاد ولی آتشفشان قهر و خشم مردم فورانتر و خروشانتر از جایی دیگر سرباز خواهد کرد.
من به شما این نوید و بشارت را میدهم که مسیری را که خامنهای برگزیده و علنا در مقابل مطالبات مردم سینه سپر کرده٬ منجر به از هم پاشیده شدن بساط حکومت ولایت فقیه خواهد شد.
گوشه گوشه این سرزمین میدان انقلاب است و آزادی از آن مردم ایران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر