وقتی شنیدم ماموران حکومتی ساعت دو و نیم شب به منزل علی پیر حسینلو حمله کرده و او و همسرش را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی! دستگیر کردهاند هم ناراحت شدم و هم تعجب کردم.
از این جهت ناراحت شدم که بهرحال زندانی کردن جوانان این مرز و بوم فارغ از هرگونه سلیقه فکری و خط سیاسی یک عمل ضد بشری و دردناک است. اصولا زندان جای خوبی نیست. مخصوصا زندانهای رژیم ولایت فقیه.
بنابر این از صمیم قلب آرزو میکنم روزی برسد که هیچ زندانی در زندان نباشد و همه ار نعمت آزادی و در کنار خانواده زیستن بهره مند باشند.
ولی...
ولی شاید بد نباشد آقای الپر نیز مزه زندانهای نظام مورد علاقهاش را بچشد. باور کنید هرکس میخواهد عمق فساد وعوضی بودن این نظام را بفهمد باید مدتی ولو کوتاه پایش به زندان بیافتد. توی زندان آدم میفهمد که این نظام و رهبرانش به هیچ مرام و مسلکی پایبند نیستند و همه ادعاهایشان در اجتماع جز دروغ و فریب و شیره مالیدن به سر مردم چیزی نیست.
الپر این تجربه را نیاز داشت. او خیلی سنگ اصلاح پذیر بودن این نظام را به سینه میزد و بارها و بارها به کسانی مثل افشاری و دیگر بچه های جنبش دانشجویی بخاطر حضور در امریکا و سخنرانی علیه نظام در محافل امریکایی حمله میکرد.
الپر یکبار توی وبلاگش مطلبی نوشت با این عنوان:
«راه ما از شما جدا شده است»
این مطلب را خطاب به وبلاگ نویسان مقیم خارج کشور و مخصوصا آنهایی که خواهان نابودی این نظام بودند نوشته شده بود. در بخشی از مطلبش اینچنین نوشته بود:
« من از موضع يك اصلاح طلب، واقعا تصور ميكنم كه لااقل در يك ساله اخير، همزيستي جريان تحريمي با ما از نوع زيست انگلي بوده است، كه آن طرف صرفا به استفاده نامشروع سياسي از حاشيه امنيتي كه به واسطه ما بدست آورده مشغول بوده و در عين حال هرروزه (سالهاست كه) به تضعيف ناجوانمردانه بدن جنبش اصلاح طلبي دست زده است.
...راه ما از شما جدا شده است، دوستان تحريمي! لطف كنيد به راه خودتان برويد و سر به سر ما هم كمتر بگذاريد. ما قصد انقلاب نداريم، قصد زندان رفتن هم نداريم و به شدت دوست داريم ببينيم شما به كدام مقصد و مقصود ميخواهيد برسيد با اين تشويش استراتژيكي و تاكتيكي و تكثر بيدر و پيكر و بيمبنايي كه در شما ديدهايم. دعوايي هم با هم نداريم، مشروط بر آنكه شما از اين زيست دردناك انگلي كه در دوران اصلاحات بر ما تحميل كرده بوديد، دست بكشيد.»
آقای الپر!
دوست دربندم!
دوست ندارم نمک روی زخم کسی بپاشم که این کار دور از انصاف و مروت است ولی حالا دیدی این نظامی که اینقدر سنگاش را به سینه میزدی و میخواستی بوسیله طرفداری از کاندیدای سست عنصری مثل دکتر معین اصلاحش کنی چگونه با تو و همسر محترمه ات رفتار کرد؟
حالا فهمیدی که این نظام اصلاح پذیر نبوده و نیست و تو بیخود سر قبری که مردهای در آن نبود گریه و شیون راه میانداختی؟
آری الپر جان!
زندان برای تو فرصت خوبی است برای فکر کردن و پی بردن به ماهیت واقعی این نظام.
امیدوارم هرچه زودتر آزاد بشوی ولی اینبار وقتی بیرون آمدی ما بلاگرهای بقول خودت اسلحه بدست را انگل نخوانی!
از این جهت ناراحت شدم که بهرحال زندانی کردن جوانان این مرز و بوم فارغ از هرگونه سلیقه فکری و خط سیاسی یک عمل ضد بشری و دردناک است. اصولا زندان جای خوبی نیست. مخصوصا زندانهای رژیم ولایت فقیه.
بنابر این از صمیم قلب آرزو میکنم روزی برسد که هیچ زندانی در زندان نباشد و همه ار نعمت آزادی و در کنار خانواده زیستن بهره مند باشند.
ولی...
ولی شاید بد نباشد آقای الپر نیز مزه زندانهای نظام مورد علاقهاش را بچشد. باور کنید هرکس میخواهد عمق فساد وعوضی بودن این نظام را بفهمد باید مدتی ولو کوتاه پایش به زندان بیافتد. توی زندان آدم میفهمد که این نظام و رهبرانش به هیچ مرام و مسلکی پایبند نیستند و همه ادعاهایشان در اجتماع جز دروغ و فریب و شیره مالیدن به سر مردم چیزی نیست.
الپر این تجربه را نیاز داشت. او خیلی سنگ اصلاح پذیر بودن این نظام را به سینه میزد و بارها و بارها به کسانی مثل افشاری و دیگر بچه های جنبش دانشجویی بخاطر حضور در امریکا و سخنرانی علیه نظام در محافل امریکایی حمله میکرد.
الپر یکبار توی وبلاگش مطلبی نوشت با این عنوان:
«راه ما از شما جدا شده است»
این مطلب را خطاب به وبلاگ نویسان مقیم خارج کشور و مخصوصا آنهایی که خواهان نابودی این نظام بودند نوشته شده بود. در بخشی از مطلبش اینچنین نوشته بود:
« من از موضع يك اصلاح طلب، واقعا تصور ميكنم كه لااقل در يك ساله اخير، همزيستي جريان تحريمي با ما از نوع زيست انگلي بوده است، كه آن طرف صرفا به استفاده نامشروع سياسي از حاشيه امنيتي كه به واسطه ما بدست آورده مشغول بوده و در عين حال هرروزه (سالهاست كه) به تضعيف ناجوانمردانه بدن جنبش اصلاح طلبي دست زده است.
...راه ما از شما جدا شده است، دوستان تحريمي! لطف كنيد به راه خودتان برويد و سر به سر ما هم كمتر بگذاريد. ما قصد انقلاب نداريم، قصد زندان رفتن هم نداريم و به شدت دوست داريم ببينيم شما به كدام مقصد و مقصود ميخواهيد برسيد با اين تشويش استراتژيكي و تاكتيكي و تكثر بيدر و پيكر و بيمبنايي كه در شما ديدهايم. دعوايي هم با هم نداريم، مشروط بر آنكه شما از اين زيست دردناك انگلي كه در دوران اصلاحات بر ما تحميل كرده بوديد، دست بكشيد.»
آقای الپر!
دوست دربندم!
دوست ندارم نمک روی زخم کسی بپاشم که این کار دور از انصاف و مروت است ولی حالا دیدی این نظامی که اینقدر سنگاش را به سینه میزدی و میخواستی بوسیله طرفداری از کاندیدای سست عنصری مثل دکتر معین اصلاحش کنی چگونه با تو و همسر محترمه ات رفتار کرد؟
حالا فهمیدی که این نظام اصلاح پذیر نبوده و نیست و تو بیخود سر قبری که مردهای در آن نبود گریه و شیون راه میانداختی؟
آری الپر جان!
زندان برای تو فرصت خوبی است برای فکر کردن و پی بردن به ماهیت واقعی این نظام.
امیدوارم هرچه زودتر آزاد بشوی ولی اینبار وقتی بیرون آمدی ما بلاگرهای بقول خودت اسلحه بدست را انگل نخوانی!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر