یادش بخیر زمانی که به کوهنوردی میرفتیم٬ هراز گاهی روی تخته سنگی مینشستیم و هم نفسی تازه میکردیم و هم وضعیت خودمان را ارزیابی میکردیم که ببینیم در کجای کاریم.
این ارزیابی دو قسمت مهم داشت: نگاهی به پایین ( یعنی قبلا کجا بودیم) و دیگری نگاه به بالای قله (یعنی تا رسیدن به هدف چقدر فاصله داریم).
این ارزیابی باعث میشد که هم روحیهمان تقویت شود و اعتماد به نفسمان بالا رود و هم اینکه میتوانستیم تخمین بزنیم با این روند و سرعت٬ چه موقع به قله خواهیم رسید.
مبارزه مردم ایران برای رسیدن به آزادی را میتوان به همان کوهپیمایی و کوه نوردی تشبیه کرد که لازم است هر از چند گاهی نگاهی به پشت سر و پیش رو داشت و دید در کجای کاریم.
نگاهی به پشت سر:
یادتان میآید چند سال پیش سر چه چیزهای ابتدایی و پیش پاافتاده با هم بحث میکردیم؟ برای خیلی از مردم باور این نکته مشکل بود که رهبران این نظام به هیچ اصول اخلاقی پایبند نیستند و اگر لازم باشد به روی مردم اسلحه میکشند و خون آنها را میریزند.
خوشبختانه وضعیت کنونی مردم ایران نسبت به گذشته و مخصوصا نسبت به همین چند ماهه اخیر بسیار امیدوارکننده است. هویت اهریمنی و ضدمردمی نظام برای مردم فاش شده. تقریبا همه میدانند که اینها در انتخابات تقلب کردند. همه میدانند که این نظام هیچ مشروعیتی ندارد. چه در داخل و چه در خارج.
سطح آگاهیها و مطالبات مردم را هم میتوان از شعارهایشان تشخیص داد. مطالبات مردم از تغییرات سطحی فراتر رفته و اصل ولایت فقیه را نشان گرفته است. علیرغم همه تهدیدات و شانتاژهای صدا و سیما و مطبوعات وابسته و فیلترینگ و پارازیتها٬ اوضاع بر وفق مراد حاکمان نیست و روزبروز سنگربندی مردم علیه نظام مستحکمتر خواهد شد.
چه کسی باور میکرد روزی بیاید جوانانی که در دوران حاکمیت همین نظام متولد و بزرگ شدهاند٬ بیمهابا شعار مرگ بر خامنهای سر دهند؟ چه کسی به آنها این آگاهی را داد که خامنه ای یک موجود ذلیل و زبونی بیش نیست و هیچ یک از القاب دهن پرکن او تقدس آفرین نیست؟
چه کسی باور میکرد روزی فرا برسد که یک جوان دانشجو در حضور خامنهای او را به چالش بکشد و سوء مدیریت او را گوشزد کند؟
واقعا مسیر پرسنگلاخی را ملت ایران طی کرده و الان بر فراز همه آن چم و خمهای گذشته ایستاده است.
ادامه دارد....
این ارزیابی دو قسمت مهم داشت: نگاهی به پایین ( یعنی قبلا کجا بودیم) و دیگری نگاه به بالای قله (یعنی تا رسیدن به هدف چقدر فاصله داریم).
این ارزیابی باعث میشد که هم روحیهمان تقویت شود و اعتماد به نفسمان بالا رود و هم اینکه میتوانستیم تخمین بزنیم با این روند و سرعت٬ چه موقع به قله خواهیم رسید.
مبارزه مردم ایران برای رسیدن به آزادی را میتوان به همان کوهپیمایی و کوه نوردی تشبیه کرد که لازم است هر از چند گاهی نگاهی به پشت سر و پیش رو داشت و دید در کجای کاریم.
نگاهی به پشت سر:
یادتان میآید چند سال پیش سر چه چیزهای ابتدایی و پیش پاافتاده با هم بحث میکردیم؟ برای خیلی از مردم باور این نکته مشکل بود که رهبران این نظام به هیچ اصول اخلاقی پایبند نیستند و اگر لازم باشد به روی مردم اسلحه میکشند و خون آنها را میریزند.
خوشبختانه وضعیت کنونی مردم ایران نسبت به گذشته و مخصوصا نسبت به همین چند ماهه اخیر بسیار امیدوارکننده است. هویت اهریمنی و ضدمردمی نظام برای مردم فاش شده. تقریبا همه میدانند که اینها در انتخابات تقلب کردند. همه میدانند که این نظام هیچ مشروعیتی ندارد. چه در داخل و چه در خارج.
سطح آگاهیها و مطالبات مردم را هم میتوان از شعارهایشان تشخیص داد. مطالبات مردم از تغییرات سطحی فراتر رفته و اصل ولایت فقیه را نشان گرفته است. علیرغم همه تهدیدات و شانتاژهای صدا و سیما و مطبوعات وابسته و فیلترینگ و پارازیتها٬ اوضاع بر وفق مراد حاکمان نیست و روزبروز سنگربندی مردم علیه نظام مستحکمتر خواهد شد.
چه کسی باور میکرد روزی بیاید جوانانی که در دوران حاکمیت همین نظام متولد و بزرگ شدهاند٬ بیمهابا شعار مرگ بر خامنهای سر دهند؟ چه کسی به آنها این آگاهی را داد که خامنه ای یک موجود ذلیل و زبونی بیش نیست و هیچ یک از القاب دهن پرکن او تقدس آفرین نیست؟
چه کسی باور میکرد روزی فرا برسد که یک جوان دانشجو در حضور خامنهای او را به چالش بکشد و سوء مدیریت او را گوشزد کند؟
واقعا مسیر پرسنگلاخی را ملت ایران طی کرده و الان بر فراز همه آن چم و خمهای گذشته ایستاده است.
ادامه دارد....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر