بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم کل لولیک الفرج و بقیه خورده موردههاش
ماجرای ما از آنجا شروع شد که یک روز داشتیم توی بیابانهای باوچستان با شترمان همینطوری میرفتیم یک دفعه دیدیم یک بشقاب پرنده آمد و نشست روی زمین.
اولش ما ترسیده بودیم و خیال کردیم اینها از کره مریخ آمدهاند و میخواهند مواد مخدر قاچاق کنند به مریخ ولی وقتی که من و شترم را بزور بردند داخل سفینه دیدم امریکایی هستند که فارسی را مثل بلبل حرف میزدند.
آنها گفتند ما امریکاییها که این همه قدرت و امکانات در سراسر دنیا داریم و سازمان اطلاعاتیمان به همه سولاخ سلمبههای افراد دسترسی دارد به این نتیجه رسیدهایم که تو تنها ایرانیای هستی که میشود روی تو حساب کرد. هم آدم تحصیلکردهای هستی و چندین زبان بلدی و هم دورههای نظامی را دیدهای و بلدی چطوری یک رژیم تا دندان مسلح را از پای دربیاوری. ما میخواهیم به تو پول و امکانات بدهیم تا تو علیه حکومت حاکم برایران بجنگی.
راستش من اولش خجالت کشیدم بگویم که اصلا من نه سواد دارم و نه اصولا آدم نظامی و کار کشتهای هستم و نه بابام چریک بوده و نه ننه ام افسر نیروی زمینی ولی همینطوری به آنها گفتم: حالا ببینیم چی میشه! باید رویش فکر کنم.
آنها اصرار کردند که نه تو رو خدا فکر نکن. زود قبول کن.
حالا از آنها اصرار و از ما ناز و کرشمه.
بالاخره قبول کردیم که مامور امریکا بشویم.
امریکاییها همه کارهای مرا دقیقا دیکته میکردند. مثلا میگفتند چی بخور چی نخور. کجا بنشین. کجا برو. کجا بخواب.
همینطوری داشت پیش میرفت که یکروز امریکاییها گفتند بیا برو سوار هواپیما بشو میخواهیم بفرستیمات ایران دستگیرت کنند.
گفتم: ولی آنها مرا اعدام میکنند.
گفتند: خب بکنند. اولش یکذره درد دارد ولی کم کم خوب میشود.
من هم ناچارا قبول کردم و سوار هواپیما شدم و الان خدمت شما هستم.
توصیه من به بینندگان صدا و سیمای جمهوری اسلامی این است که همه این ماجراهایی را که شما در ماههای اخیر دیدید بخاطر این بود که عدهای میخواستند در انتخابات شبهه ایجاد کنند. من همینجا اعلام میکنم که انتخابات اخیر هیچ مشگلی نداشت و مقام معظم هیچ دستوری ندادند تا در انتخابات تقلبی شود. مردم همینطوری دلشان خواست و به احمدی نژاد رای دادند.
ضمنا این گروگانگیری و کشتن افرادی را که دوستان من در بلوچستان انجام دادند همه بخاطر حفظ نظام بود. مگر شما خودتان بخاطر حفظ نظام مردم را نمیکشید؟ خب. ما هم چون خیلی طرفدار نظام هستیم خواستیم همینطوری چند نفری را بکشیم ببینیم چه مزهای میده.
حالا دیگه از ما که گذشت ولی من از مقام معظم رهبری میخواهم دستور بدهند یه خورده این مردم تهران را بیشتر بکشند تا خیابانها یک مقداری خلوت بشود. این چه وضع ترافیکی است که درست کردید؟ نانواییها را بگو که چقدر شلوغه. صف اتوبوس و مترو را بگو که همه از سر و کول هم بالا میروند.
اگر بگذارند مقام عظما کارش را بکند مملکت دو روزه گلستان میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر