اختلاس کردن یکی از واجبات مسلم هر شهروند در نظام مقدس جمهوری اسلامی است. در روایت آمده است که هر کس اختلاس کردن بلد نباشد به عذاب الهی در دنیا و آخرت گرفتار میشود و کلا کلاهش پس معرکه است و به درد لای جرز دیوار میخورد. خلاص!
اما خوشا به سعادت کسی که دستش به اختلاس کردن باز است. مخصوصا اختلاس های نجومی و سنگین.
من برای آن دسته از هموطنان عزیزی که خدای ناکرده زبانم لال بعد از سی سال زندگی در زیر سایه جمهوری اسلامی هنوز اختلاس کردن را بلند نیستند یک سری آموزشهای قدم به قدم و البته به زبان ساده را توضیح میدهم که لااقل دین خودم را به این هموطنان عزیز ادا کرده باشم.
خب. ابتدا مواد لازم:
- ریش : یک تپه
- پیراهن یقه بسته و کت شلوار اتو نشده: یک دست
- انگشتر عقیق و تسبیح : به مقدار لازم
- ارتباط با مراکز قدرت: چند کیلو
- شرافت و انسانیت: یک قاشق چای خوری
و اما طرز تهیه یک اختلاس گر یعنی همان دزد سابق:
ابتدا مقداری ریش و پشم را که قبلا در آب و نمک خوابانده اید را به همراه کود حیوانی در صورت خود بکارید و منتظر شوید تا به حد کافی رشد کند. سپس پیراهن یقه آخوندی خود را پوشیده و دکمه منتهی الیه آن را محکم ببندید بطوریکه نزدیک باشد خفه بشوید. حالا کت شلوار را پوشیده و تسبیح را در دست گرفته و از خانه بیرون بروید.
با این وضع و قیافه یا فورا مدیر یک سازمان و یا وزارتخانه و اداره دولتی میشوید که در اینصورت نان تان توی روغن است و کل خزانه دولت و پول نفت مال شما و پدر جدتان است و یا اگر خدای ناکرده مدیر دولتی نشدید اصلا نگران نباشید. بزنید توی کار بخش خصوصی. خدا سایه جمهوری اسلامی را از سر این ملت کم نکند که همه دردهای دزدی را برای مریدانش باز گذاشته است.
توجه کنید که برای موفق شدن در بخش خصوصی اصلا لازم نیست سرمایه و تجربه و اعتبار و اینجور چیزها را داشته باشید. این قرتی بازی ها مال کشورهای خارجی است. شما در جمهوری اسلامی یک مقداری باید یاد بگیرید اولا موارد استعمال دستمال یزدی چگونه است و ثانیا یک مقداری هم باید ولو بصورت تظاهر هم که شده ذوب در ولایت بشوید.
خب. حالا همینطوری بروید داخل یک شعبه بانک و سراغ رئیس شعبه را بگیرید. هر کس هم که پرسید شما؟ صدایتان را کلفت بکنید و بگویید: از بیت آقا!
حالا کدام آقا اصلا مهم نیست. وقتی رفتید پیش رئیس بانک شروع کنید در مورد خوبی های رهبر فرزانه حرف بزنید و اینکه هر کس با ما همکاری نکند یکراست می رود اوین. بعد در حالی که تسبیح تان را از جیب تان درمی آورید به او میگویید: حاجی! تو هم شریک! فعلا علی الحساب یک چند میلیاردی بده ببینیم دنیا دست کیه.
به همین راحتی!
بعد بخشی از پولها را میدهید به همان حاجی شریکتان و بقیه را برمیدارید می آورید کانادا پیش عمو!
- ارتباط با مراکز قدرت: چند کیلو
- شرافت و انسانیت: یک قاشق چای خوری
و اما طرز تهیه یک اختلاس گر یعنی همان دزد سابق:
ابتدا مقداری ریش و پشم را که قبلا در آب و نمک خوابانده اید را به همراه کود حیوانی در صورت خود بکارید و منتظر شوید تا به حد کافی رشد کند. سپس پیراهن یقه آخوندی خود را پوشیده و دکمه منتهی الیه آن را محکم ببندید بطوریکه نزدیک باشد خفه بشوید. حالا کت شلوار را پوشیده و تسبیح را در دست گرفته و از خانه بیرون بروید.
با این وضع و قیافه یا فورا مدیر یک سازمان و یا وزارتخانه و اداره دولتی میشوید که در اینصورت نان تان توی روغن است و کل خزانه دولت و پول نفت مال شما و پدر جدتان است و یا اگر خدای ناکرده مدیر دولتی نشدید اصلا نگران نباشید. بزنید توی کار بخش خصوصی. خدا سایه جمهوری اسلامی را از سر این ملت کم نکند که همه دردهای دزدی را برای مریدانش باز گذاشته است.
توجه کنید که برای موفق شدن در بخش خصوصی اصلا لازم نیست سرمایه و تجربه و اعتبار و اینجور چیزها را داشته باشید. این قرتی بازی ها مال کشورهای خارجی است. شما در جمهوری اسلامی یک مقداری باید یاد بگیرید اولا موارد استعمال دستمال یزدی چگونه است و ثانیا یک مقداری هم باید ولو بصورت تظاهر هم که شده ذوب در ولایت بشوید.
خب. حالا همینطوری بروید داخل یک شعبه بانک و سراغ رئیس شعبه را بگیرید. هر کس هم که پرسید شما؟ صدایتان را کلفت بکنید و بگویید: از بیت آقا!
حالا کدام آقا اصلا مهم نیست. وقتی رفتید پیش رئیس بانک شروع کنید در مورد خوبی های رهبر فرزانه حرف بزنید و اینکه هر کس با ما همکاری نکند یکراست می رود اوین. بعد در حالی که تسبیح تان را از جیب تان درمی آورید به او میگویید: حاجی! تو هم شریک! فعلا علی الحساب یک چند میلیاردی بده ببینیم دنیا دست کیه.
به همین راحتی!
بعد بخشی از پولها را میدهید به همان حاجی شریکتان و بقیه را برمیدارید می آورید کانادا پیش عمو!