این چند روزه داشتم دق میکردم از اینکه میدیدم باز دوباره دارند گنجشک را رنگ میکنند و بجای بوغلمون به مردم می‌اندازند. از همه بدتر وقتی این جماعت دم‌دمی مزاج اصلاح طلب را میدیدم که میخواستند رفسنجانی با آن همه سابقه نکبت‌بار تروریستی و ضدحقوق بشری بجای ناجی و تنها راه خروج از بحران به ملت قالب کنند دلگیر شده بودم اما امروز با شنیدن خبر رد صلاحیت رفسنجانی دلم حسابی خنک شد. از خوشحالی نمیدانم چیکار کنم. کاش جنتی این دور و برا بود یک ماچ آبدار از اون لپ‌هاش میکردم و بعد یک پس گردنی محکم می‌خواباندم پس کله پوکش!
آخه خنده‌دار نیست که رئیس مجمع تشخیص یک نظام را رد صلاحیت کنند! واقعا باید دستشویی کرد به سرتاپای این نظام!
این کار واقعا تف سربالا است برای این نظام. خاک برسرتان که بیش از آنچه که تصور میرفت احمق‌هستید و همین حماقت‌تان مایه شادی و امید ماست.
جنتی متشکریم. جنتی متشکریم!
ملا جان،
پاسخحذفتبریک میگم، ما رو هم در شادی خودت سهیم بدون.
نظر شما به نظر ما از همه نزدیکتر است!
mola jan oza ghamar dar aghrab va khar too khar mibashad laken bayad antor i bashde ke into
پاسخحذفshavad .emamam kafan paraaaaa.
حزب کارگر انگلیس توی انتخاباتی که حدود سال 1870 فکر کنم برگزار شد شرکت کرد و طرف نماینده ی بورژوازی رو گرفت. خیلی ها از این کار حزب کارگر انتقاد کردند. اما کارل مارکس که احتمالن معرف حضورتون هستن، توی کنفرانس بروکسل از این عملکرد کارگران به شدت تقدیر کرد. گفت سیاست ورزی درست انقلابی همین بود که اونها کردند. و گفت لا اقل از دشمن کوچک تر برای نابودی دشمن بزرگ تر استفاده کردند. و از بعد از انتخابات اونها تنها یک دشمن دارند.
پاسخحذفشرح این ماجرا مفصل ئه. تکه ی بالا رو از یک نوشته ی بلندبالایی برداشتم و خواستم نشون بدم شرکت کردن در انتخابات حتا در نظر انقلابی ترین و رادیکال ترین ایده های تاریخ انسانی می تونه کاری درست و مستدل تعریف بشه. خواستم توضیح بدم که این کار خیلی هم احمقانه نبود و حتا اگر مارکس و لنین هم (که انقلابی تر از اونها یحتمل به جهان نزاده) اینجا بودند احتمالن همین کار رو می کردن. اما حالش رو ندارم شروع کنم به شرح استدلالاتی که احتمالن هیچ وقت خونده نمی شه. یا اگر هم خونده بشه توسط ذهن کوچک و یک بعدی نویسنده ی این پیج که بازتولید خامنه ای هست در یک فضا-حالت دیگر قرار نیست فهمیده بشه. اصرار بر این که آدم هیچ اشتباه نکرده و موضع غلطی نگرفته گام های درستی در راه آغا شدن هست و شما داری درست می ری برادر.
man hah ba shoma movafegham Molla jan
پاسخحذفوالا جنتی و مصباح و امثالهم صد شرف دارند به این اصلاح طلب های بیشرف. رفسنجانی در همین وضع فلاکتبارش هم بیشتر به فکر نظام است تا حقوق بشر و بقراری عدالت
پاسخحذفدوستان،
پاسخحذفکشور افتاده به دست ۱ مشت دزد، همشو دارند دلارهای نفتی رو چپاول میکنند، مردم بدبخت شدند، گاز و نفت در میادین مشترک داره هرروز توسط عربا دزدیده میشه.
کی هست که این کشور رو نجات بده از دست این بی پدر مادرا. قسم میخورم نسل آینده روزی ۱۰۰۰۰ بر همه مارو نفرین می‌کنه،،چطور ما قاجار رنفرین می‌کنیم.
به خدا کسی رای بده جزو بی وجدان‌ترین هاست...مردم،،اینقدر ساده نباشید،،نمیدونید چطور اینا همتون رو به اسم دین سیاه کردند....بیدار شید،،بیدار شید لطفا.
آره تو خوبی ...
پاسخحذفبه کاربر ناشناس شماره 3
پاسخحذفدوست عزیز فکر می کنی این جماعت (تحریم کننده گان انتخابات) اصولا فهم و شعور درک این مسایل را دارند؟! ایران امروز را با انگلیس 1870 مقایسه نکنید چون شعور سیاسی و منطق دو دو تا چهارتای ایرانی در سال 2013 هنوز هم در سطحی نیست که به انگلیس 1870 برسد.
از یک طرف گرفتار گاو و گوساله های حکومت و از آن طرف هم گرفتار الاغ و قاطرهای به اصطلاح "اپوزیسیون" هستیم. هر دو هم تفکرات عصر حجری دارند اما به شیوه ی خودشان. هر دو هم مخالفان خود را خفه می کنند.
بهترین راه فرار از این مملکت است ! عمر انسان کوتاه و با ارزش است... بگذارید این نفهم ها سر و کله هم را بشکنند.
آره ملت "روشنفکر" ایران... رای ندهید و خر کیف باشید که "مبارزه" کرده اید... تا این جا که مبارزاتتان اکثرا از داخل خانه و پشت میز کامپیوتر بوده این بار هم در خانه بنشینید و به این "پیروزی" توهمانه خودتان دلخوش باشید. کف مرتب برای این ملت !
دوست عزیز در انگلیس ارا را میشمردند، در ایران چطور؟
پاسخحذفbayad be jaladan afarin goft.be janati va khamenei
پاسخحذفنقل قول :
پاسخحذف"حزب کارگر انگلیس توی انتخاباتی که حدود سال 1870 فکر کنم برگزار شد شرکت کرد و طرف نماینده ی بورژوازی رو گرفت. خیلی ها از این کار حزب کارگر انتقاد کردند. اما کارل مارکس که احتمالن معرف حضورتون هستن، توی کنفرانس بروکسل از این عملکرد کارگران به شدت تقدیر کرد. گفت سیاست ورزی درست انقلابی همین بود که اونها کردند. و گفت لا اقل از دشمن کوچک تر برای نابودی دشمن بزرگ تر استفاده کردند. و از بعد از انتخابات اونها تنها یک دشمن دارند.
شرح این ماجرا مفصل ئه. تکه ی بالا رو از یک نوشته ی بلندبالایی برداشتم و خواستم نشون بدم شرکت کردن در انتخابات حتا در نظر انقلابی ترین و رادیکال ترین ایده های تاریخ انسانی می تونه کاری درست و مستدل تعریف بشه. خواستم توضیح بدم که این کار خیلی هم احمقانه نبود و حتا اگر مارکس و لنین هم (که انقلابی تر از اونها یحتمل به جهان نزاده) اینجا بودند احتمالن همین کار رو می کردن. اما حالش رو ندارم شروع کنم به شرح استدلالاتی که احتمالن هیچ وقت خونده نمی شه. یا اگر هم خونده بشه توسط ذهن کوچک و یک بعدی نویسنده ی این پیج که بازتولید خامنه ای هست در یک فضا-حالت دیگر قرار نیست فهمیده بشه. اصرار بر این که آدم هیچ اشتباه نکرده و موضع غلطی نگرفته گام های درستی در راه آغا شدن هست و شما داری درست می ری برادر."
آقای فرخ نگهدار، مدت مدیدی هاست ، که لنین و مارکس عمر شان را دادن به شما. به قرن ٢١ خوش آمدید.!!!!
چند وقت پیش یه فیلم دیدم که دو دسته دزد همزمان وارد یه بانک میشن واسه دزدی , اون وسط دعواشون میشه که پول های بانک حق کدوم دسته از دزدهاست . واسه همین هم از رییس بانک میخوان که یه انتخابات راه بندازه تا از این طریق معلوم بشه کدوم دسته از دزدها برحق هستند ...
پاسخحذفاین داستان ربطی به انتخابات ایران نداره!!!
مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگين بودند
پاسخحذفقورباغه ها به لك لك ها شكايت كردند
لك لك ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند
لك لك ها گرسنه ماندند و شروع كردند به خوردن قورباغه ها
قورباغه ها دچار اختلاف ديدگاه شدند
عده اي از آنها با لك لك ها كنار آمدند و عده ای ديگر خواهان بازگشت مارها شدند
مارها بازگشتند و همپای لك لك ها شروع به خوردن قورباغه ها كردند
حالا ديگر قورباغه ها متقاعد شده اند كه براي خورده شدن به دنيا می آيند
تنها يك مشكل براي آنها حل نشده باقی مانده است
اينكه نمی دانند توسط دوستانشان خورده مي شوند يا دشمنانشان!