۱۳۹۰/۱۱/۰۹

نهایت بی شرفی

آدم باید خیلی بیشرف باشد وقتی می‌بیند رژیم بشار اسد لااقل شش-هفت هزار نفر را کشته است و زنان و کودکان بی‌گناه را می‌سوزاند و از بین می‌برد به خیابان بیاید و به بهانه مخالفت با جنگ از این رژیم دیکتاتوری دفاع کند!
از آنها بیشرف‌تر آن ساندیس‌خورهایی هستند که با پول این ملت آمده‌اند به اروپا و امریکا تا از باند جنایتکاران خامنه‌ای و بشار اسد حمایت کنند!
از آنها احمق‌تر کسانی هستند که منتظرند هر وقت تعداد کشته‌های مردم بی‌گناه به ده هزار نفر رسید آنوقت دخالت بشردوستانه مجاز شود! معلوم نیست این رقم ده هزار نفر کشته را چه کسی توی کله اینها فرو کرده که به کمتر از این رقم حاضر نیستند از مواضع صلح طلبانه خود کوتاه بیایند؟
البته بعید میدانم این احمق‌ها حتی با کشته شدن صدها هزار نفر هم رضایت بدهند که دنیا به داد مردم مظلوم سوریه و ایران برسد. این روزها هیج صدایی برای من ناهنجارتر و آزاردهنده‌تر از عربده‌های این عده بیشرف و خودفروخته که در پشت سنگر مخالفت با جنگ و تحریم پنهان شده‌اند و هدفی جز بقای رژیم‌های سرکوبگر را ندارند نیست.

۱۳۹۰/۱۱/۰۸

متن نامه قطع شدن یارانه‌ها منتشر شد

نظر به اینکه از هفته آینده امت همیشه در صحنه ایران یارنه‌هایشان قطع خواهد شد برای اینکه شما با دیدن نامه فدایت شوم دولت خدای ناکرده شوکه نشوید و از هم اکنون آمادگی روحی و روانی داشته باشید متن نامه مورد نظر که در اختیار رسانه‌ها قرار گرفته  بدین شرح به اطلاع شما میرسد:

شهروند عزیز و محترم و دوست داشتنی و جیگر طلا!
آخ جووون! قربونت بشم عزیز دلم! ای شهروند گوگولی مگولی !
الهی که درد و بلات بخورد توی سر استکبار جهانی و نیروهای سرکوبگر وال استریت جورنال!

نظر به استقبال گسترده امت همیشه در صحنه از طرحهای اقتصادی دولت و بدرخواست مکرر شما و نیاز مالی شدید مردم عزیز لبنان و سوریه و عراق با کمال احترام به اطلاع شما میرساند که از امروز یارانه‌های جنابعالی قطع میشود.
قطعا شما بهتر از هر کس دیگر استحضار دارید که راههای پول بدست آوردن در این نظام مقدس ماشاءلله زیاد است و شما با اندکی ذکاوت و هوش میتوانید چند برابر این مبلغ را از راههای دیگری که ما برایتان فراهم کرده‌ایم براحتی بدست آورید. بطور مثال میتوانید شبها جلو بانکها بخوابید و صبح زود با خرید هزار دلار و یا یک عدد سکه طلا به قیمت دولتی و سپس فروش آن در بازار آزاد نسبت به جبران قطع یارانه خود اقدام فرمایید.

بهرحال امید است که خدای ناکرده یک وقت ناراحت نشده باشید . بالاخره مال دنیا مثل چرک کف دست است یکروز می‌آید و یکروز هم میرود. ایشالله که غم آخرتان باشد.

دوستدار شما
جمهوری اسلامی ایران
آی لاو یو - محمود جان احمدی‌نژاد

۱۳۹۰/۱۱/۰۷

بازداشت دانشمندان هسته‌ای در سوریه

حتما شنیده‌اید که استکبار جهانی چند تن از دانشمندان هسته‌ای ما را که تا کلاس دوم راهنمایی درس خوانده‌اند را در سوریه ربوده و آنها را ناجوانمردانه دستگیر کرده‌اند و هر روز دارند آنها را در بازداشتگاههای زیرزمینی ترور میکنند و این درحالی است که سازمان ملل و جوامع حقوق بشری در این باره سکوت کرده و این کار را محکوم نمیکنند. 

دانشمندان هسته‌ای ما رفته بودند زیارت. بعد یک روز که توی یکی از شهرهای دور افتاده سوریه تظاهرات بوده اینها تصمیم میگیرند که بروند آنجا ببینند جایی برای زیارت کردن هست یا خیر. بعد همین که به آنجا میرسند می‌بینند مردم به حمایت از رژیم مردمی جناب آقای دکتر محمود بشار اسد به خیابان‌ها ریخته‌اند و دارند به زبان عربی شعار میدهند. این دانشمندان هسته‌ای ما هم که عربی بلد نبودند خیال میکردند آنها دارند قرآن میخوانند. این بود که راهشان را کج کردند و رفتند یک مقداری تفریح بکنند. آنها هرکدام یک تفنگ دوربین‌دار کرایه کردند و به روی پشت بامها رفتند تا گنجشک شکار کنند. در این موقع ماهواره‌های جاسوسی امریکا و کشورهای غربی موقعیت آنها را شناسایی کرده و به نیروهای مخالف رژیم سوریه اطلاع دادند و آنها هم آمدند و برادران دانشمند ما را دستگیر کردند و بردند در صدا و سیمای خودشان از آنها اعتراف گرفتند.
آیا این است معنی دمکراسی و آزادی بیان؟ مردم اگر حق نداشته باشند بروند بالای پشت بام تفریحات سالم بکنند پس معنی آزادی بیان و حقوق بشرچیست؟ این دبل استاندارد بودن‌ها چه معنی دارد؟

۱۳۹۰/۱۱/۰۵

نفت در مقابل مارکبری

من امروز نشستم و چند ساعتی را صرف فکر کردن درباره راهکارهای برون رفت از این وضعیت وخیم اقتصادی کردم. من به این نتیجه رسیدم که این جمهوری اسلامی عرضه جمع و جور کردن و مهار شرایط افسار گسیخته بحران مالی کشور را ندارد و ما باید خودمان یک فکری به حال نجات این نظام مقدس بکنیم و راه حل عملی پیدا کنیم.
بنظر من حالا که جمهوری اسلامی نمیتواند به کشورهای جهان نفت‌‌ بفروشد و اگر هم موفق شود به چین و هند و گواتمالا و جزایر فیجی نفت صادر کند نمیتواند دلار بگیرد و اگر هم موفق شود دلار بگیرد بدلیل اینکه بانک مرکزی از سوی همه کشورها تحریم شده قادر به نقل و انتقال دلار نخواهد بود و لذا بهتر است تا دیر نشده خود ما یک فکر اساسی بکنیم.

راه حل اول همان معامله کالا به کالاست. اتفاقا این به نفع اقتصاد کشور هم هست. براساس گفته‌های یکی از مسئولین اقتصادی هرساله ما برای تامین مایحتاج عمومی نیاز به هشتاد میلیارد دلار داریم که باید از طریق صادرات نفت انجام شود. خب. این چه کاری است که ما ابتدا نفت را صادر کنیم و دلار بگیریم بعد دلارها را بیاوریم توی بانک مرکزی آنها را بشماریم و دسته بندی بکنیم و بعد برای واردات اقلام مورد نیاز از خارج کشور ثبت سفارش کنیم و هزارتا کاغذبازی و بریز و بپاش و دردسر بکشیم تا این اجناس وارد گمرکات کشور شود. آیا بهتر نیست از همان اول نفت را بدهیم و کالا دریافت کنیم؟ حالا تنها اشکال کوچکی که این وسط هست این است که کشورهای خریدار نفت ممکن است کالاهای مورد نظر ما را نداشته باشند.
خب. این اشکال قابل رفع هست. ما بیاییم ببینیم کشورهای خریدار نفت ما چی دارند که میتوانند به ما بدهند. مثلا ما میتوانیم به هندوستان نفت بدهیم  مارکبری تحویل بگیریم. البته به همراه آن شیپور یا ساز مخصوص.
خب. شما ببینید با این کار چند تا کار را باهم انجام داده‌اید. هم کاغذبازی و ریخت و پاش‌های اداری را حذف کرده‌اید و هم اینکه کلی اشتغال زایی نیز ایجاد کرده‌اید. دولت باید بیاید و به هر جوان فارغ‌التحصیل دانشگاه که الان بیکار هست و سر کوچه و خیابان دختربازی میکند یک مارکبری و یکی از آن شیپورهای مخصوص بدهد و بگوید برو توی پیاده رو بنشین و کاسبی کن. هم آن جوان از بیکاری بیرون می‌آید و هم مردم سرگرم میشوند.

راه حل دیگر این است که ما بیاییم و به کشورهای خریدار نفت‌مان بگوییم آقاجان!ما اصلا از شما بابت معامله نفت هیچ پولی نمی‌خواهیم. نه دلار میخواهیم نه یورو نه روپیه و نه فیل نه مارکبری و نه هیچ زهرمار دیگه. ما همه نفت‌مان را حاضریم بدهیم به شما و شما مثل یک پیمانکار بیایید مایحتاج عمومی کشور ما را تامین کنید و بطورکلی کشور ما را اداره کنید تا ما فرصت داشته باشیم به کارهای مهم‌تری مثل مدیریت جهان و فرستادن میمون و بزغاله به کهکشانها بپردازیم. اصلا کلید کشور را بدهیم به آنها و خودمان برگردیم توی حوزه‌های علمیه تا به همان بحث‌های شیرین‌مان ادامه بدهیم.

۱۳۹۰/۱۱/۰۴

آیا فقط ما آدمیم و ملت سوریه آدم نیستند؟

فکر نکنید فقط این مردم داخل ایران هستند که از تشدید تحریم‌ها به سختی می‌افتند. اوضاع مردم سوریه به مراتب وخیم‌تر و حادتر از اوضاع مردم ماست. سوریه قبلا روزانه یکصد و پنجاه هزار بشکه نفت خام صادر میکرد که الان ماههاست قادر به فروش یک قطره هم نیست. کلیه صادرات غیر نفتی‌اش که قبلا به کشورهای عربستان و کویت و ترکیه و اردن و مقداری هم به اروپا میرفت به طور صد در صد متوقف شده است. اوضاع معیشتی مردم بشدت به هم ریخته و رکود اقتصادی و کمبود ارزاق عمومی بیداد میکند.
من تا بحال نشنیده‌ام و یا در جایی نخوانده‌ام که مخالفان سوری در خارج کشور مثل روشنفکرنماهای ما جیغ بنفش بکشند که تحریم‌ها را بردارید چون مردم عادی سوریه به سختی افتاده‌اند. برعکس حرف معترضان سوری همیشه این بوده و هست که چرا شورای امنیت دخالت نمیکند و مجازات‌های شدیدتری را علیه حکومتشان اعمال نمیکند؟ چرا منطقه پرواز ممنوع ایجاد نمیکنید؟

من فکر کنم یا مردم عادی سوریه اصلا آدم نیستند و یا اینکه روشنفکرنماهای خارج نشین ما کاتولیک‌تر از پاپ هستند و دلشان برای مردم داخل بیشتر از خود آنها می‌سوزد.
راستش من با هرکس از بستگانم در ایران صحبت میکنم میگوید: پس کی امریکا به این مادرقحبه‌ها حمله میکند؟ خسته شدیم!

۱۳۹۰/۱۱/۰۲

سناریوهای بعد از اعمال تحریم

اگر فردا صبح (یعنی روز دوشنبه) اتحادیه اروپا بانک مرکزی جمهوری اسلامی را تحریم کند بدون شک توان مالی ٰرژیم آنقدر ضعیف میشود که شیرازه حاکمیت‌اش از هم پاشیده میشود. اما سردمداران نظام دیکتاتوری هم دست روی دست نخواهند گذاشت و سعی خواهند کرد با عجز و التماس پای هر تعهدنامه‌ای را امضا کنند تا همچنان بر سر قدرت باقی بمانند. حالا ممکن است اتفاقات زیر رخ دهد که هر کدام نتیجه کاملا متفاوتی برای مردم ما خواهد داشت:

۱- یا جمهوری اسلامی با صدای بلند میگوید غلط کردم گه خوردم . انرژی هسته‌ای حق مسلم ما نیست . در آنصورت غنی سازی و ساخت بمب اتمی را کنار میگذارد و کشورهای غربی هم از فرصت استفاده میکنند حسابی آنها را میدوشند. یعنی در ازای متوقف ساختن غنی سازی پیمانکاران خودشان را میفرستند تا برای ایران نیروگاه اتمی درست کنند و سوختش را هم خودشان تحویل میدهند و پولش را میگیرند و کارهایی از این دست. در این حالت جمهوری اسلامی در مذاکرات موضعی بسیار پایین و عاجزانه‌ای خواهد داشت و قدرت چانه‌زنی از آنها گرفته میشود. بعبارت دیگر آنها برای جمهوری اسلامی دیکته خواهند کرد که چه بکند و چه نکند و اگر دست از پا خطا کرد دوباره گوشش را میگیرند.
این یعنی شکست هیمنه ولایت فقیه در بین سپاه پاسدارن و نیروهای خودی. همه خواهند گفت: اگر قرار بود اینطوری عقب نشینی کنیم چرا در زمان خاتمی که می‌توانستیم امتیازاتی هم بگیریم اینکار را نکردیم؟ این چجور بصیرتی است که مقام مزخرف رهبری دارد؟

بنظر من این اتفاق اگر بیفتد جمهوری اسلامی تا مدتی شانس بقا خواهد داشت ولی دیگر هارت و پورت بیخود نخواهد کرد. این وضعیت باعث میشود تا سالها حکومت اسلامی در کشور ما خیمه بزند
بنظر من این اتفاق به این شکل صورت نخواهد گرفت. ممکن است مقام مزخرف رهبری به غلط کردن بیفتد و مدتی عقب نشینی تاکتیکی کند ولی آنچه که مسلم است او با ادامه سیاستهای غرب ستیزی‌اش نهایتا با غرب درگیر خواهد شد.

۲- اگر تحریم‌ها ادامه یابد و جمهوری اسلامی حاضر به عقب نشینی نباشد و همچنان برای غرب شاخ و شانه بکشد در اینصورت هیچ تردید نکنید که راهی را خواهد رفت که قذافی و دیگران رفتند. کافی است یک ترقه‌ای در جایی بترکد و بهانه‌ای درست شود برای بمباران هوایی مراکز نظامی سپاه. در این حالت اگر جمهوری اسلامی حماقت کند و بخواهد مقابله به مثل کند در آنصورت توان نظامی نیروهای غربی در منطقه آنقدر هست که همه امکانات و دار و ندار جمهوری اسلامی را پودر کند. در اینصورت رژیم از هم پاشیده خواهد شد و کشور به یک دوره پر از تنش و کشمکش خواهد افتاد ولی نهایتا وضعیت طوری خواهد شد که از اوضاع کنونی بهتر است یعنی دیگر خبری از حاکمیت آخوند و اینجور مسخره بازی‌ها نخواهد بود.
امیدوارم این سناریو اتفاق نیفتد چون هزینه‌هایش به ملت زیاد خواهد بود اما بهرحال نسل بعد از شر چنین اراذل و اوباشی مثل خامنه‌ای راحت خواهند شد. ایران بعد از سقوط جمهوری اسلامی ایرانی به مراتب آزادتر و شاداب‌تری خواهد بود.

۳- ممکن است غرب با اعمال تحریم‌ها هیچ کار دیگری نکند. یعنی مدتی کج دار و مریز مذاکرات را کش بدهد تا تحریم‌ها حسابی اثر کند و تورم و مشکلات اقتصادی و اجتماعی در داخل رژیم را تهدید جدی کند. در این صورت اگر مردم قیام کنند و سرنوشت خودشان را عوض کنند این بار احتمال پیروزی مردم صد در صد خواهد بود زیرا رژیم هیچگاه اینقدر ضعیف و سردرگم و منزوی نبوده است.
این بهترین حالت و کم هزینه‌ترین راه نجات مردم است ولی فقط یک اشکال کوچک دارد و آن این است که فکر نمیکنم این مردم دوباره بخواهند سرپای خود برخیزند.شاید من خیلی از مردم مایوس شده باشم ولی سعی میکنم واقع‌گرا باشم تا بخواهم شعار الکی بدهم.اگر این را قبول ندارید چند روز دیگر صبر کنید خواهیم دید چطوری گله گله به پای صندوق‌های رای خواهند رفت و به این حکومت دیکتاتوری اعتماد به نفس تزریق خواهند کرد.

زمان آینده هسته‌ای

«دلار شده ۲۰۰۰ تومن» چه گزاره‌ای است؟
- ماضی نقلی
- ماضی بعید
- حال استمراری
- آینده هسته‌ای (یعنی از روزی که داد زدیم انرجی هسته‌ای حق مسلم ماست باید فکر این روزها را هم میکردیم و دلار دوهزار تومنی را هم می‌دیدیم)

۱۳۹۰/۱۰/۳۰

آقای اوباما! آشفتگی در اقتصاد ایران نتیجه تحریم‌ها نیست نتیجه رهبری رهبر فرزانه ماست

این اوباما هم میخواهد از آب گل‌آلود ماهی بگیرد. دستاوردهای سی و چند ساله نظام مقدس ما را میخواهد یک شبه مربوط بکند به سیاستهای تحریمی اخیر امریکا و متحدانش.
آقای اوباما! پیش قاضی و معلق بازی؟ ما خودمان بهتر میدانیم چه ریدمانی کرده‌ایم به اقتصاد این کشور بعد تو از راه نرسیده آمدی و زرتی افتخار این وضعیت را به خودت نسبت دادی؟ زکی!
ما از روز اول در حالی که اولین رئیس جمهورمان اقتصاد دان بود گفتیم اقتصاد مال خر است. هر چه به ما گفتند از دیوار سفارت‌خانه مردم بالا نروید گوش نکردیم و گفتیم امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. بعد امریکا هم به تلافی این کار یک جنگ هشت ساله را چنان تا دسته فرو کرد توی آستین ما که همه زیر ساخت‌های اقتصادی ما از بین رفت.
بعد که سردار سازندگی آمد بجای اینکه رابطه‌اش را با جهان غرب و دنیای صنعتی تقویت کند گروههای تروریستی را فرستادیم به آلمان و فرانسه و عربستان و لبنان تا حسابی منافع ملی‌مان را به باد دهیم.
بعد دولت اصلاحات آمد که هیچوقت از ترس سپاه نتوانست کار موثری انجام دهد. آقا فرمودند پروژه‌ها را بدهید به قرارگاههای سپاه و بقیه بروند سماق بمکند.
بعد با اعمال نفوذ رهبر فرزانه یک رئیس جمهور احمق و عقب‌مانده را که افکارش بسیار نزدیک بود به مقام رهبری سر کار آوردیم که حسابی گند زد به هر چه داشتیم و نداشتیم. بدستور مقام عظما با همه جهان صنعتی درافتادیم و در عوض افتادیم توی دامن چین و روسیه.
به بهانه دستیابی به انرژی هسته‌ای هم جیب‌مان را خالی کردند و هم در دنیا منزوی‌ شدیم. همه سرمایه‌ها را فراری دادیم و نشستیم روی زمین سیاه.
آقای اوباما فکر میکنید ما کم زحمت کشیدیم تا به این نقطه برسیم؟
ما الان کاری کردیم که مردم برای تهیه دو سه هزار دلار مجبورند گروههای پارتیزانی تشکیل بدهند بخاطر اینکه دولت مهرورز همه صرافی‌ها را دستگیر کرده برده زندان کهریزک دوره آموزش اخلاق ببینند. این است که خرید و فروش دلار در خانه‌های تیمی و مخفیانه صورت میگیرد. الکی که نیست. این چیزها زحمت دارد.
آقای اوباما! ما توی این سی و چند ساله چنان ریشه به تیشه اقتصاد این مملکت زدیم که حتی اگر شما با بمب اتم هم صد بارما را بمباران میکردی به این اندازه نمیتوانست آشفتگی و افتضاح در اقتصاد یک مملکت ایجاد کند.
خدا حفظ کند این مقام معظم ما را. هر جه داریم از رهبری مدبرانه ایشان است. ایشان تا این مملکت را به نابودی کامل نکشاند ول کن معامله نیست.

۱۳۹۰/۱۰/۲۹

کدامیک بیشتر دروغ میگوید: امریکا یا جمهوری اسلامی؟

یادم می‌آید زمانی که قتل‌های زنجیره‌ای شروع شده بود و هیچکس نمیدانست مسبب این قتل‌ها کار چه کسی است. آن موقع من در ایران بودم و اخبار را بدقت دنبال میکردم. جمهوری اسلامی ابتدا منافقین (مجاهدین سابق) را مسئول آن ترورها معرفی میکرد بعد رفت سراغ دست داشتن امریکا و انگلیس و اسرائیل. از طرفی امریکا و انگلیس از این قتل‌ها اظهار بی‌اطلاعی میکردند. سازمان مجاهدین هم سکوت میکرد. ما این وسط سردر گم بودیم که بالاخره کار چه کشوری است. با خود فکر میکردیم که آخر اسرائیل از قتل داریوش فروهر چه سودی می‌برد؟ 
دقیقا یادم هست که بعد از قتل داریوش فروهر و همسرش همین مقام مزخرف رهبری آمد و در خطبه‌های نماز جمعه گفت: من صد در صد دست بیگانگان را در این قتل‌ها می‌بینم. او انگشت اتهام را به سوی امریکا و اسرائیل نشانه گرفت و گفت: فروهرها مخالف ما بودند ولی مخالفین بی‌خطر. آنها اقدام عملی و یا کار جدی علیه نظام انجام نمیدادند و لذا برای ما کشتن چنین افرادی منفعتی ندارد و در نتیجه این قتل‌ها حتما کار بیگانگان است.
بالاخره چند ماهی گذشت تا اینکه عده‌ای از نیروهای وزارت اطلاعات دست داشتن باند سعید امامی و فلاحیان را در این قتل‌ها افشا کردند و همه فهمیدند که قتل‌های زنجیره‌ای زیر سر نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و نه امریکا و اسرائیل. جالب اینکه ماموران وزارت اطلاعات بدون اطلاع خامنه‌ای و رفسنجانی این قتل‌ها را انجام نداده بودند بلکه با هدایت خود این آقایان کارشان را انجام داده بودند.
این مقدمه را گفتم تا نتیجه بگیرم که اگر ما در شرایطی قرار بگیریم که مجبور باشیم بین ادعاهای جمهوری اسلامی و انکارهای امریکا یکی را انتخاب کنیم واقعا براساس سابقه راستگویی و دروغگویی این دو به حرفهای کدامیک بیشتر اعتماد میکنید؟

بنظر شما در جایی که اطلاعات محرمانه و پشت صحنه ترورهای دانشمندان هسته‌ای در اختیار ما نیست که بفهمیم واقعا چه کسی آنها را ترور کرده حرف کدامیک قابل باورتر است؟ جمهوری اسلامی با آن سابقه تاریک در دروغگویی یا انکارهای امریکا؟

ظن و گمان من این است که ترورها کار خود جمهوری اسلامی است. اینها در دروغگویی و شارلاتان‌بازی دست‌شان برای ما رو شده است. امریکا و حتی اسرائیل همیشه هر تروری را که انجام داده‌اند در اکثر موارد مسئولیتش را پذیرفته‌اند. نظیر قتل بن لادن یا ترور دیگر رهبران القاعده در عراق و یمن. اسرائیل هم وقتی مغینه را به درجه رفیع شهادت رساند و او را به درک واصل کرد خیلی صریح و روشن گفت که کار اسرائیل بوده است.

دلیل دیگری که باعث شد تا باور کنیم که این ترورها کار جمهوری اسلامی است فعال شدن لابی طرفداران نظام ولایت فقیه در خارج کشور و ترغیب دیگران به محکوم کردن و نکوهش امریکا و اسرائیل است. ادعایی که ثابت نشده ولی محکوم کردنش واجب!

۱۳۹۰/۱۰/۲۸

کاش من بجای اصغر فرهادی بودم

درست است که اصغر فرهادی با فیلم «جدایی نادر از سیمین» برای ما ایرانیان افتخار آفرید ولی در عین حال الحق و الانصاف آبروی ما مردهای ایرانی را پاک برد. از آن شبی که با آن قیافه اخم کرده و عبوس بالای صحنه رفت و جایزه بهترین فیلم خارجی را بدون ماچ و بوسه از دستان مدونا گرفت من از خجالت نمی‌توانم سرم را توی در و همسایه بلند کنم.
این خانم‌های خارجی از من می‌پرسند: آیا همه شما مردان ایرانی اینقدر سرد و یخ‌کرده هستین؟ چرا اصغر فرهادی همینطوری خشک و خالی جایزه را از دست مدونا گرفت؟ نه ماچی. نه بغل کردنی. نه دست فشردنی. نه چشمکی و حتی نه لبخندی!
آخر مگر چند بار شانس درب خانه یک مرد را میزند که بتواند مدونا را بغل کند و دوتا ماچ از لپهای او بکند؟؟
واقعا که! به این میگن فرصت سوزی. به میگن حرام کردن موقعیت. به این میگن کفران نعمت!
البته من به این خانمهای خارجی که این سوال را از من پرسیده بودند گفتم: ما مردهای ایرانی یا یک خانم را نمی‌بوسیم و یا اگر ببوسیم آی می‌بوسیم ها!!
توی مرام ما این قرتی بازی‌ها و دست دادن‌ها و بغل‌کردن‌های عاریه‌ای و تصنعی معنا ندارد. ما اگر از یک خانمی خوشمان بیاید چنان او را ماچ میکنیم که روی لپ‌هایش چال بیفتد و ۹ ماه بعد هم محصولش بیاید بیرون!

۱۳۹۰/۱۰/۲۵

پاسخ مقام مزخرف رهبری به نامه اخیر اوباما به زبان انگلیسی

همانطور که میدانید اخیرا پرزدیدنت اوباما نامه تهدیدآمیزی به مقام مزخرف رهبری نوشته و در آن تصریح کرده که اگر تنگه هرمز را ببندی آنوقت هر چی دیدی از چشم خودت دیدی. یعنی همان کاری را که سربازان امریکایی در افغانستان با جنازه طالبان کردند با تو و اطرافیانت خواهیم کرد.
مقام مزخرف رهبری هم پاسخ دندان شکنی برای اوباما نوشت و بدستور او آنرا به یک دارالترجمه در میدان فردوسی بردند و به زبان شیرین انگلیسی ترجمه کردند و با پست سفارشی برای اوباما فرستادند. نسخه‌ای از این نامه بدست ما رسیده که در زیر ملاحظه میکنید:
To: Washangton, 
White Kakh, 
Berasad be dast e darban kakh va ou ham zahmat keshideh bedahad be Obama va resid daryaft darad.

Mr. Doshman and World Estekbar,
I saw Sahneh
Our Imam e Rahel said: America can not make any mistake!
So, we will not close Tangeh Hormoz but we will do something that nobody can pass Tangeh Hormoz.
I ordered to Ahmadinejad to shit on Tangeh Hormoz (like what he did for whole Iran).
Now, I need a man to come to Tangeh Hormoz! It smells like "Terminal Gharb Toilets".

 
The greatest Rahbar e Muslims of World
A.Kh.

۱۳۹۰/۱۰/۲۱

ترور دانشمند هسته‌ای و زلزله مازندران هر دو کار استکبار جهانی است

امروز استکبار جهانی سوار بر یک موتور سیکلت شد و رفت زیر پل سیدخندان یک بمب را با آهن ربا چسباند به ماشین دانشمند هسته‌ای ما و او را منفجر کرد و به لقاءالله رساند و از همان بزرگراه رسالت یکراست رفت به سمت جاده آبعلی و وقتی به اطراف ساری رسید آنجا را لرزاند یعنی زلزله شش ریشتری درست کرد تا مردم همیشه در صحنه مازندران در انتخابات شرکت نکنند.
 غافل از اینکه برادران پاسدار و سربازان گمنام ما با نفوذ در سازمان موساد و دیگر سازمانهای اطلاعاتی همه حرکات دشمن را زیر نظر دارند و اسامی آنها را یادداشت خواهند کرد.
امروز فقط چند ثانیه بعد از ترور دانشمند هسته‌ای‌مان تمام خبرگزاریهای وابسته به دولت و سپاه تمام جیک و بوک زندگی این دانشمند را منتشر کردند. البته این سرعت عمل تحسین برانگیز در همه جا نیست و در مورد وقایع مهمتری مثل میزان تلفات در زلزله مازندران صدق نمیکند.
امیدواریم استکبار جهانی هرچه زودتر اخبار مربوط به میزان خسارات و تلفات انسانی در مازندران را منتشر کند.

۱۳۹۰/۱۰/۲۰

بستن تنگه هرمز از طریق غرق کردن نیروهای خودی

بازهم  آبروی ما توی دنیا رفت. بازهم خبرگزاریها گفتند که نیروی دریایی امریکا چند ملوان ایرانی را از غرق شدن نجات دادند. حالا مردم دنیا با خودشان میگویند ایرانی‌ها دارند چیکار میکنند؟ چرا نمیروند شنا یاد بگیرند که برای نجات جان خودشان اینقدرمجبور شوند از امریکایی‌ها تقاضای کمک کنند؟ یکروز توی دریا گم میشوند. یکروز گیر دزدان دریایی می افتند. یکروز توی دریا پولشان را گم میکنند و یکروز هم در حال غرق شدن هستند که همواره امریکایی‌ها به دادشان میرسند.

بابا ایهالناس! لااقل تا بازگشت امریکایی‌ها به خلیج فارس به این برادران نیروی دریایی سپاه بگویید لطف کنید  اگر هم میخواهید تنگه هرمز را ببندید بهتر است این کار را در قسمت کم عمق خلیج فارس یعنی تا جایی که ارتفاع آب تا زیر زانو هست انجام بدهید. شما که شنا بلد نیستید اون جلوها که عمق آب زیاد است نروید. لااقل اگر هم به قسمتهای عمیق دریا میروید با بزرگترهایتان بروید. ما که نمی‌توانیم هر روز شاهد خبرهای نجات ملوانان ایرانی توسط امریکایی‌ها در جهان باشیم. آخر ما هم توی در و همسایه آبرو داریم. لطفا اینقدر مایه خجالت و شرمساری ما نشوید.
البته بعضی از کارشناسان دریایی بر این باورند که علت اینکه برادران ما در نیروی دریایی زرت و زرت خودشان را می‌اندازند توی دریا و غرق میکنند این است که امید دارند شاید یک سرباز مونث امریکایی آنها را از آب بیرون بکشد و تنفس مصنوعی بدهد. نخیر آقاجان! این خبرها نیست. بیخودی خودتان را غرق نکنید. این چیزها فقط مال فیلمهای هالیوودی است. امریکایی‌ها وقتی می‌بینند کسی در حال غرق شدن است برای اینکه خود آنها را هم به زیر آب نکشانند اول یک مشت محکم میخوابانند توی مخ طرف که بی‌حال شود و بیخود دست و پا نزند بعد او را به بیرون میآورند. گاهی هم خیلی که لطف بکنند یک تیوب پرت میکنند وسط دریا و میگویند از تو حرکت از خدا برکت! اگر میخواهی نجات پیدا کنی باید خودت هم تلاش بکنی.

 اما بهرحال ما باید هر چه زودتر یک کمپین هفتاد میلیون امضا راه بیاندازیم برای بازگشت سریعتر ناوگان پنجم امریکا به دریای خلیج فارس. اینطوری هر روز داریم تلفات بیشتری میدهیم.

۱۳۹۰/۱۰/۱۹

اکبر گنجی: برای جلوگیری از جنگ همه باید در انتخابات شرکت کنیم

برای اینکه بین جمهوری اسلامی و دنیای غرب جنگ و درگیری نظامی رخ ندهد باید تن به هرکار داد. مثلا باید در انتخابات مشارکت پرشور و دشمن شکن داشت. اگر مردم از صندوق‌ها قهر کنند امریکایی‌ها جری‌تر میشوند و به جمهوری اسلامی حمله میکنند و خدای ناکرده زبانم لال بساط رژیم سلطانی سلطان علی خامنه‌ای را بهم میریزند.
برای اینکه این اتفاق صورت نگیرد ملت باید خم شوند تا همچنان سلطان علی خامنه‌ای بتواند تا دسته کار خودش را انجام دهد. خب. این ملت هم باید سعی کنند از این موقعیت لذت ببرند.

۱۳۹۰/۱۰/۱۷

فرق جمهوری اسلامی با شیطان بزرگ

نیروی دریایی امریکا سیزده تن از ملوانان یک کشتی ایرانی که گرفتار برادران مسلمان سومالیایی خود شده بودند و از امریکایی‌ها درخواست کمک کرده بودند را نجات دادند و آنها را پس از تر و خشک کردن صحیح و سالم راهی کشورشان کردند در حالی که جمهوری اسلامی یک جوان امریکایی- ایرانی را که دلش برای ایران تنگ شده بود و برای دیدن قوم و خویشان خود به زادگاهش برگشته بود به جرم جاسوسی برای سازمان سیا بازداشت میکند تا از او بعنوان اهرم فشاری علیه غرب در مذاکرات هسته‌ای استفاده کند.
این است فرق حکومت شیطان با حکومت خدا بر زمین!

۱۳۹۰/۱۰/۱۶

رزمایش ولایت در تنگه هرمز توسط نیروی دریایی ارتش سایبری

این روزها برگزاری رزمایش در تنگه هرمز شده مد روز. اول نیروی دریایی ارتش مانور برگزار کرد بعد نیروی دریایی سپاه بعد هم نوبت نیروی دریایی نیروی انتظامی بعد نیروی دریایی بسیج و سپس نیروی دریایی نیروهای خودسر و لباس شخصی‌ها و همینطور بگیر و برو تا برسیم به نیروی دریایی خواهران زینب و فاطی کماندو و نیروی دریایی انجمن اسلامی بازار و اصناف کفاش‌ها- حلبی سازها- نان خشکه فروش‌ها و سیراب شیردان فروش‌ها و غیره و غیره.
بیچاره امریکایی‌ها گیج شده‌اند که بالاخره این جمهوری اسلامی چند تا نیروی دریایی دارد. لامصبا همه‌شان هم ادعا میکنند که پیشرفته‌ترین تجهیزات زیردریایی دنیا را دراختیار دارند ولی در عین حال برای تامین قطعات یدکی قایق‌های پارویی و قایق‌های رکابی (همان قایق‌های پدالی یا پدالو) مثل مقام رهبری توی لجن گیر کرده‌اند.
حالا جالب است که بعد از هر رزمایش و یا مانور معلوم میشود کلی از پایگاههای دشمن فرضی بطور کلی منهدم شده و تعدادی هم از نیروهای خودی به درجه رفیع شهادت نایل میشوند و تعدادی هم به اسارت دشمن فرضی درمی‌آیند.
امیدوارم اینها اینقدر توی تنگه هرمز از این مسخره بازی‌ها دربیاورند که بالاخره یک گلوله‌ای موشکی خمپاره‌ای چیزی اشتباهی بخورد توی سر نیروهای غربی. آنوقت مقام رهبری  بیار و باقالی بارکن. آنهم وسط دریا. به به چه شود!!

۱۳۹۰/۱۰/۱۴

آینده ایران بدون اینترنت چگونه خواهد بود؟

از این به بعد باید شاهد این باشیم که وقتی کسی میخواهد ایمیلش را چک کند زنگ بزند به عمه جانش در خارج کشور و با دادن شناسه و اسم رمز از او بخواهد برایش ایمیل‌هایش را یکی یکی پشت تلفن بخواند و آنهایی را که لازم است جواب بدهد و آنهایی را که بدرد نمیخورد پاک کند.
حالا تصور کنید عمه جان ایمیل شما را باز کرده و از اون آگهی‌های معروف قرص ویاگرا و یا کرم حجیم کننده و دراز کننده را بخواهد برای شما پشت تلفن بخواند. ببینید چه الم شنگه عظمایی به پا میشود.
از این به بعدهر مسافری که میخواهد به خارج کشوربرود در فرودگاه حتما چند نفر از او خواهند خواست که : قربان دستت اگر زحمتی نیست وقتی به اینترنت وصل شدی برو توی فیس بوک من و اسم این خانم را اد کن ولی قول بده بالاغیرتن ما را دور نزنی‌ها!

بعضی‌ها هم تعطیلات آخر هفته بجای اینکه به شمال بروند با اتوبوس میروند ترکیه تا با اتصال به اینترنت توی گوگل سرچ کنند و جواب سوالاتی را که در ذهن دارند در اینترنت پیدا کنند. اینطوری هم فال است و هم تماشا. البته دانشجویان و محققان و اساتید نیازی به اینترنت نخواهند داشت. این دسته از افراد سوالاتشان را میتوانند مکتوب کنند و به وزارت خارجه بفرستند تا آنها از طریق نمایندگی‌هایشان در خارج کشور نیابتا به اینترنت وصل شوند و جواب سوالاتشان را برایشان تهیه کنند.

بد نیست از حالا برویم توی کار دلالی نمایندگی ارتباط اینترنت. یعنی مثلا هزار تومن بگیریم ایمیل مردم را برایشان چک کنیم. دو هزار تومان بگیریم بجای آنها یوتیوب را نگاه کنیم. سه هزار تومان بگیریم بجای انها با دوست دخترشان در لوس آنجلس چت بکنیم. خلاصه بیزینس خوبی خواهد شد.

۱۳۹۰/۱۰/۱۳

استقرار نیروهای جمهوری اسلامی در مناطق بومی نشین کانادا

امروز جمهوری اسلامی کاردار کانادا در تهران را احضار کرده و یک بیخ گوشی محکمی خوابانده است توی صورت آقای کاردار.
جناب کاردار که از شدت درد اشک از چشمانش سرازیر شده پرسیده: آخه برای چی میزنی؟ مگر کانادا به شما چی کرده؟
جمهوری اسلامی گفته: ما از وخامت اوضاع بومیان کانادا خیلی عصبانی هستیم و خواستار اعزام نیروهای پاسدار صلح در مناطق سرخ  پوست نشین کانادا هستیم.
کاردار کانادا هم گفته: مگر شما وکیل وصی بومیان کانادا هستید؟ شما خیلی راست میگید به حلبی‌آبادهای جنوب تهران برسید. اگر هم اینها بهانه است و دنبال ویزا و اقامت کانادا هستید این راهش نیست. مثل بچه آدم بیایید سفارت و درخواست ویزا بدهید و بمانید توی نوبت تا خبرتان کنیم.

۱۳۹۰/۱۰/۱۲

دنیا به امریکا می‌خندد چون دلار شده ۱۷۰۰ تومان

این امریکا خیلی خنده‌دار است. آدم روده‌بر می‌شود از دست کارهایش. 
الان تمام دنیا دارند به امریکا می‌خندند چون هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.
امریکا حتی عرضه این را هم ندارد که قیمت دلارش را ثابت نگه دارد. همینطوری مثل آب اماله در حال نوسان است. 
از همه خنده‌دارتر تحریم بانک مرکزی است که آدم از شدت خنده اشک از چشمانش شر و شر سرازیر می‌شود. واقعا که امریکا سرزمین لورل و هاردی است. همه کارهایش خنده‌دار است.
امریکا باید یک خورده سیاست و عقلانیت را از جمهوری اسلامی یاد بگیرد. چند نفر را فرستادند از دیوار یک سفارت بالا رفتند و سفارت را به تعطیلی کشاندند. الان مثل خر توی لجن مانده‌اند که چکار کنند. آخ که چقدر خنده‌دار است این امریکا!

۱۳۹۰/۱۰/۱۱

هیچکی نمیتونه مثل ما موشک درست کنه

بنا به گزارش خبرگزاری فالس در مانور دریایی نیروی دریایی سپاه پاسداران در خلیج فارس موشکی شلیک شد که تا حالا چنین چیزی سابقه نداشته است.
این موشک همه کاره است و خیلی باهوش است. مثلا اگر آنرا به سمت دشمن شلیک کنی بعد در وسط راه متوجه شود که یک دشمن دیگر دارد در نقطه‌ای دیگر اختلال الکترونیکی انجام میدهد مسیر اولیه خودش را عوض کرده یکراست به سمت دشمن شماره ۲ میرود و سیستم اختلال الکترونیکی آنرا از کار می‌اندازد و تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی و حتی کامپیوتر و موبایل دشمن را توی یک گونی میریزد و با خود می‌آورد و دوباره برمیگردد بقیه ماموریت اولیه خود را دنبال میکند.
این موشک هم میتواند از هوا به زمین شلیک شود و هم از زیر دریا به سمت زیر زمین و برعکس یعنی خلاصه با داشتن این موشک شما دیگر نیازی به دیگر تجهیزات و سلاح‌های پیشرفته ندارید.
این موشک در صورت لزوم میتواند کار رادار و در عین حال ریموت کنترل تلویزیون را برای شما انجام دهد. همچنین از این موشک میتوانید برای رنده کردن هویج پوست کردن بادمجان استفاده کرد. این موشک وقتی در دریا شلیک شود میتواند بعنوان نیزه ماهیگیری انجام وظیفه کند و در ساحل میتواند بعنوان اتوبوس بین شهری مورد استفاده قرار بگیرد. این موشک آنقدر باهوش است که توی مسیری که دارد به سمت دشمن میرود اگر ببیند دشمن در حال نماز است به ارامی پایین می‌آید و پشت سر او منتظر میشود تا نمازش که تمام شد محکم میزند در کون دشمن تا با سر برود توی دیوار بعد دوباره پرواز میکند و میرود بالای اتمسفر و در آنجا بعنوان آنتن ماهواره عمل میکند. این موشک هر هفته بطور اتوماتیک در نماز جمعه شرکت میکند. سوخت این موشک بومی است و از ترکیب ساندیس و آبغوره و عرق نعناع درست شده است.
اگر باور ندارید بروید اینجا را بخوانید.

راه اندازی سایت مشروطه

برای خواندن مطلبی درباره دروغگویی روحانیون از وبسایت مشروطه دیدن فرمایید. لینک اینجا