متانت:
دوران دبيرستان معلمی داشتيم اهل شعر و ادب. بسياری از حرفهايش در صفحه دل و روح ما آنچنان نقش بسته که هيچگاه فراموش نخواهند شد. سعی ميکنم هراز چند گاه آن سخنان را در اينجا بنويسم. او ميگفت:
بعضی از افراد هستند بدون ظرفيت. بدون محتوی. بدون جنبه که بمحض دريافت کوچکترين امکانات مادی يا معنوی سر و صدای بيش از حد متعارف توليد ميکنند. در مقابل بعضی از افراد هم هستند بسيار با ظرفيت و متين که با وجود دارا بودن امکانات و توانايیهای زياد هيچ ادعايی ندارند و ساکت و آرام به کار خود ادامه ميدهند.
بعد ميگفت: تا بحال کاروان الاغ و قاطرهايی که بارشان کاه است و از کوچه يا خيابانی عبور ميکنند را ديدهايد؟ صدای زنگوله بسته شده زير گردن الاغها آنچنان جرينگ و جرينگ ميکند که از هفت فرسخی شنيده ميشود. همه اهالی کوچه ميفهمند که چند تا الاغ دارند از کوچه عبور ميکنند. سر و صدا زياد است ولی ارزش بار ناچيز.
حالا فرض کنيد يک نفر هم از همان کوچه عبور ميکند ولی متين و با وقار . درحالی که دستش را توی جيبش کرده از آنجا میگذرد. کسی نميداند نگين انگشتر ارزشمند او عقيق است يا فيروزه . ياقوت است يا الماس. بدون ادعا و تظاهر دارد کار خودش را ميکند و سر و صدايی هم ندارد.
بطور کلی رابطه مستقيمی هست بين محتوا نداشتن و سر و صدا ايجاد کردن. هرچقدر فرد بی محتوا باشد سر و صدايش بيشتر است و هرچه فرد با محتوا باشد متانتش افزونتر. دقيقا مثل طبل تو خالی. علت اينکه طبل سر و صدا دارد اين است که تويش خالی است و محتوايی ندارد ولی اگر همين طبل را کاملا پر کنيم ديگر صدايی ندارد.
دوران دبيرستان معلمی داشتيم اهل شعر و ادب. بسياری از حرفهايش در صفحه دل و روح ما آنچنان نقش بسته که هيچگاه فراموش نخواهند شد. سعی ميکنم هراز چند گاه آن سخنان را در اينجا بنويسم. او ميگفت:
بعضی از افراد هستند بدون ظرفيت. بدون محتوی. بدون جنبه که بمحض دريافت کوچکترين امکانات مادی يا معنوی سر و صدای بيش از حد متعارف توليد ميکنند. در مقابل بعضی از افراد هم هستند بسيار با ظرفيت و متين که با وجود دارا بودن امکانات و توانايیهای زياد هيچ ادعايی ندارند و ساکت و آرام به کار خود ادامه ميدهند.
بعد ميگفت: تا بحال کاروان الاغ و قاطرهايی که بارشان کاه است و از کوچه يا خيابانی عبور ميکنند را ديدهايد؟ صدای زنگوله بسته شده زير گردن الاغها آنچنان جرينگ و جرينگ ميکند که از هفت فرسخی شنيده ميشود. همه اهالی کوچه ميفهمند که چند تا الاغ دارند از کوچه عبور ميکنند. سر و صدا زياد است ولی ارزش بار ناچيز.
حالا فرض کنيد يک نفر هم از همان کوچه عبور ميکند ولی متين و با وقار . درحالی که دستش را توی جيبش کرده از آنجا میگذرد. کسی نميداند نگين انگشتر ارزشمند او عقيق است يا فيروزه . ياقوت است يا الماس. بدون ادعا و تظاهر دارد کار خودش را ميکند و سر و صدايی هم ندارد.
بطور کلی رابطه مستقيمی هست بين محتوا نداشتن و سر و صدا ايجاد کردن. هرچقدر فرد بی محتوا باشد سر و صدايش بيشتر است و هرچه فرد با محتوا باشد متانتش افزونتر. دقيقا مثل طبل تو خالی. علت اينکه طبل سر و صدا دارد اين است که تويش خالی است و محتوايی ندارد ولی اگر همين طبل را کاملا پر کنيم ديگر صدايی ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر