گرای عوضی :
حتما اصطلاح «گرا دادن» را شنيدهايد. گرا دادن در واقع اطلاعاتی است که يک ديدهبان به توپخانه ميدهد تا بر اساس مختصات داده شده لوله توپ را تنطيم و شليک کنند. اگر گرای داده شده درست باشد گلوله توپ دقيقا ميخورد به هدف و مثلا مقر فرماندهی دشمن و يا انبار مهمات و يا محل تجمع نيروهای دشمن را نابود ميکند.
حال فرض کنيد آن ديدهبان مورد نظر٬ بهر دليل گرای عوضی بدهد. در اين صورت گلوله توپ بجای اصابت به مقر فرماندهی دشمن يکراست ميخورد به نقاط بیارزش. مثلا ميخورد روی سقف مستراح پایگاه دشمن.
بدتر از اين زمانی است که آن ديدهبان مورد نظر با گرای عوضی خود باعث ميشود گلولههای شليک شده بجای برخورد به مواضع دشمن يکراست ميخورد به نيروهای خودی و آنها را لت و پار ميکند.
بنابر اين گرای عوضی دادن چه از روی غرض باشد و چه از روی مرض و ندانم کاری٬ صدمه به نيروهای خودی است و کمک به مواضع مقابل.
با اين مقدمه برويم سراغ اصل مطلب:
اصولا نويسندگان٬ شعرا٬ هنرمندان و تحليلگران و فعالان فرهنگی و سياسی ٬ درواقع نقش همان ديدهبان توپخانه را دارند. نوشتهها و نظرات آنها بمنزله همان گرا دادنهاست که اگر بر اساس يک محاسبه دقيق و منطبق بر واقعيتها باشد٬ اذهان و افکار یک ملت را بدرستی هدايت ميکنند و آنها را در شناختن هدف یاری میدهند.
ولی اگر دانسته يا ندانسته گرای عوضی بدهند٬ عملا به ادامه نابسامانيها و ظلم و ستمها و عقبماندگیها کمک کردهاند.
متاسفانه اينروزها خيلیها دارند گرای عوضی به ملت ميدهند. مسائل اصلی را ناديده ميگيرند و با طرح موضوعات فرعی و کم ارزش سر ملت را گرم ميکنند. شما ببينيد بعضی ها شب و روز عليه احمدینژاد مطلب مينويسند و طوری وانمود میکنند که فقط بدبختی این ملت بخاطر حضور اشخاصی مثل احمدینژاد و زریبافان و امثالهم است. در صورتيکه در حقیقت دارند به ما گرای عوضی ميدهند. شما اگر راست ميگوييد چرا با اصل و اساس اين نظام کاری نداريد و چسبيدهايد به درست کردن آرايش چشم و ابروی آن؟
احمدی نژاد مثل همان مستراح دشمن است. بعضیها سعی میکنند بجای اصابت گلوله اعتراضها به مقر فرماندهی٬ گرای مستراح را به ملت بدهند.
شما نگاهی به تيترهای بعضی از سايتها ی آدمهای پرمدعا بياندازيد. بجای اينکه ذهن خواننده را به مسائل اصلی مملکت سوق دهند٬ رفتهاند سراغ مسائل انحرافی که نه سيخ بسوزد و نه کباب.
ناگفته نماند که موقعيت نويسندگانی که در داخل کشور زندگی ميکنند قابل درک است. آنها بدليل خطراتی که متوجه آنهاست نميتوانند مسائل اصلی را مطرح کنند ولی روی سخن من با آنهايی است که از نعمت آزادی در خارج کشور برخوردارند و باز دارند شرو ور تحويل خلقالله ميدهند.
طرف يکسال است هرروز عليه احمدینژاد مطلب مينويسد. خب. دستش درد نکند ولی آيا يک جمله عليه اربابان احمدینژاد نميتواند بنويسد؟ آيا نميداند ريشه مشکلات اين کشور در ساختار اين نظام پنهان شده و ربطی به رفتن و آمدن افرادی مثل احمدینژاد و امثالهم ندارد؟
آقای محترم! به مردم گرای عوضی ندهيد. دو سه بار که اينکار را تکرار کنيد بالاخره مردم ميفهمند که اشکال از توپخانه نبوده بلکه کرم از خود ديده بان است که گرای عوضی میداد!
حتما اصطلاح «گرا دادن» را شنيدهايد. گرا دادن در واقع اطلاعاتی است که يک ديدهبان به توپخانه ميدهد تا بر اساس مختصات داده شده لوله توپ را تنطيم و شليک کنند. اگر گرای داده شده درست باشد گلوله توپ دقيقا ميخورد به هدف و مثلا مقر فرماندهی دشمن و يا انبار مهمات و يا محل تجمع نيروهای دشمن را نابود ميکند.
حال فرض کنيد آن ديدهبان مورد نظر٬ بهر دليل گرای عوضی بدهد. در اين صورت گلوله توپ بجای اصابت به مقر فرماندهی دشمن يکراست ميخورد به نقاط بیارزش. مثلا ميخورد روی سقف مستراح پایگاه دشمن.
بدتر از اين زمانی است که آن ديدهبان مورد نظر با گرای عوضی خود باعث ميشود گلولههای شليک شده بجای برخورد به مواضع دشمن يکراست ميخورد به نيروهای خودی و آنها را لت و پار ميکند.
بنابر اين گرای عوضی دادن چه از روی غرض باشد و چه از روی مرض و ندانم کاری٬ صدمه به نيروهای خودی است و کمک به مواضع مقابل.
با اين مقدمه برويم سراغ اصل مطلب:
اصولا نويسندگان٬ شعرا٬ هنرمندان و تحليلگران و فعالان فرهنگی و سياسی ٬ درواقع نقش همان ديدهبان توپخانه را دارند. نوشتهها و نظرات آنها بمنزله همان گرا دادنهاست که اگر بر اساس يک محاسبه دقيق و منطبق بر واقعيتها باشد٬ اذهان و افکار یک ملت را بدرستی هدايت ميکنند و آنها را در شناختن هدف یاری میدهند.
ولی اگر دانسته يا ندانسته گرای عوضی بدهند٬ عملا به ادامه نابسامانيها و ظلم و ستمها و عقبماندگیها کمک کردهاند.
متاسفانه اينروزها خيلیها دارند گرای عوضی به ملت ميدهند. مسائل اصلی را ناديده ميگيرند و با طرح موضوعات فرعی و کم ارزش سر ملت را گرم ميکنند. شما ببينيد بعضی ها شب و روز عليه احمدینژاد مطلب مينويسند و طوری وانمود میکنند که فقط بدبختی این ملت بخاطر حضور اشخاصی مثل احمدینژاد و زریبافان و امثالهم است. در صورتيکه در حقیقت دارند به ما گرای عوضی ميدهند. شما اگر راست ميگوييد چرا با اصل و اساس اين نظام کاری نداريد و چسبيدهايد به درست کردن آرايش چشم و ابروی آن؟
احمدی نژاد مثل همان مستراح دشمن است. بعضیها سعی میکنند بجای اصابت گلوله اعتراضها به مقر فرماندهی٬ گرای مستراح را به ملت بدهند.
شما نگاهی به تيترهای بعضی از سايتها ی آدمهای پرمدعا بياندازيد. بجای اينکه ذهن خواننده را به مسائل اصلی مملکت سوق دهند٬ رفتهاند سراغ مسائل انحرافی که نه سيخ بسوزد و نه کباب.
ناگفته نماند که موقعيت نويسندگانی که در داخل کشور زندگی ميکنند قابل درک است. آنها بدليل خطراتی که متوجه آنهاست نميتوانند مسائل اصلی را مطرح کنند ولی روی سخن من با آنهايی است که از نعمت آزادی در خارج کشور برخوردارند و باز دارند شرو ور تحويل خلقالله ميدهند.
طرف يکسال است هرروز عليه احمدینژاد مطلب مينويسد. خب. دستش درد نکند ولی آيا يک جمله عليه اربابان احمدینژاد نميتواند بنويسد؟ آيا نميداند ريشه مشکلات اين کشور در ساختار اين نظام پنهان شده و ربطی به رفتن و آمدن افرادی مثل احمدینژاد و امثالهم ندارد؟
آقای محترم! به مردم گرای عوضی ندهيد. دو سه بار که اينکار را تکرار کنيد بالاخره مردم ميفهمند که اشکال از توپخانه نبوده بلکه کرم از خود ديده بان است که گرای عوضی میداد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر