ايران در سالی که گذشت (۳)
يکی از اتفاقات مهم سال گذشته٬ نامه نگاری احمدینژاد به سران قدرتهای جهانی بود. ماجرا اينگونه آغاز شد که يکروز احمدینژاد کتاب تعليمات دينی کلاس سوم ابتدايی را ميخواند و در آنجا به اين نکته برخورد که پيامبر اسلام برای جهانی کردن رسالت خويش نامههايی به سران امپراطوريهای روم و ايران نوشته بود و آنها را به توحيد و خداپرستی دعوت کرده بود.
با خواندن اين مطلب٬ جرقهای در کله احمدینژاد به وقوع پيوست و با خود گفت: من هم بايد به سران امپراطوريها نامه بنويسم و مشکلات جهان را حل و فصل کنم.
اين بود که فورا يک لوح چرمی آورد و با قلم و دوات نامهای خطاب به جرج بوش بشرح زير نوشت و آنرا به سواری داد تا به بارگاه جرج بوش برساند. متن نامه تاريخی حضرت محمود احمدینژاد به جرج بوش بدين شرح است:
بنام خدا
از طرف محمود٬ پيامبر هستهای
به امپراطور امريکا ٬ جناب جرج بوش
« بگو خدايی نيست جز پروردگار يکتا تا رستگار شويد»
« تا سه میشمارم بايد خودتان را ختنه کنيد و ايمان بياوريد و الا هرچی ديديد از چشم خودتان دیدید»
محمود احمدینژاد
او با نوشتن اين نامه به امپراطوری امريکا رسالتش را ابلاغ کرد ولی پاسخی از آنها نگرفت لذا تصميم گرفت به امريکا حمله کند و حال آنها را بگيرد.
اما در مورد نامه به امپراطوری ايران٬ او هرچه فکر کرد نتوانست آدرس خسرو پرويز ساسانی را پيدا کند لذا تصميم گرفت نامهاش را به بيت رهبری بفرستد. متن اين نامه هم بشرح زير است:
بنام خدا
از طرف محمود پيامبر هستهای
به جانشين امپراطوری سابق ايران ٬ سيد پرويز خامنهای
« دوباره بگو خدايی نيست جز پروردگار يکتا تا شايد رستگار شويد»
« تا سه می شمارم بايد دوباره خودتان را از بيخ ختنه کنيد و مدرکش را برای من بفرستيد و الا هرچی ديديد از چشم خودتان ديديد»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر