چه باید کرد؟
ابراهیم نبوی در سایت بالاترین یک بحث خوبی را شروع کرده که دیدگاهها و نظرات مختلفی در مورد مسايل کشور از سوی هموطنان در حال مطرح شدن هست.
در نظر دارم اگر بحث به همین منوال پیش رود مطالبی را در آنجا بنویسم و یک نسخه از آنها را هم در اینجا بیاورم. تاکنون دوتا کامنت نوشتهام که در زیر میخوانید:
« خیلی خوب است که بحث بر سر اینگونه موضوعات جایگزین جر و بحثهای بیفایده رایج در بین وبلاگ نویسان گردد.
متاسفانه بسیاری از دوستان نسبت به اینگونه مباحث علاقهای نشان نمیدهند و پتانسیلشان برای دامن زدن به کشمکشهای بیحاصل وبلاگی بیشتر از مسائل حیاتی مملکتی است.
پیشنهاد میکنم ورود به این بحثها را منوط به پاسخ این سوال کنیم که آیا این نظام اصلاح پذیر است یا خیر؟
اگر بله. چرا؟
و اگر خیر. باز هم دلايل آن چیست؟
اگر بتوانیم ثابت کنیم که هنوز بارقه امیدی برای تحقق اصلاحات و بهبود اوضاع هست٬ آنوقت بحث کردن در مورد اینکه چگونه در انتخابات فعال باشیم و از چه کسی حمایت کنیم کار مشگلی نخواهد بود.
اما اگر به این نتیجه رسیدیم که این نظام بدلیل ماهیت ذاتی خود٬ هرگونه اندیشه خیرخواهانه را از خود دفع میکند و در مقابل این تحرکات مصلحانه٬ جبهه میگیرد و بقول آقای عبدی٬ کارهای اشتباه خود را تشدید هم میکند آنوقت پاسخ بسیاری از گزینههایی که شما برشمردید منتفی خواهد شد»
کامنت دوم:
«دوستان عزیز!
ببینید. وقتی شما میگویید باید در انتخابات شرکت کنیم تا اوضاع و احوال مدیریت کشور بهتر شود درواقع تلویحا قبول کردهاید که:
۱- این نظام اصلاح پذیر است و یکی از شیوههای تحقق اصلاحات و تغییرات توجه به رای مردم است.
۲- امکان تایید صلاحیت اشخاص دگر اندیش توسط شورای نگهبان وجود دارد و افراد مورد نظر شما از صافی نظارت استصوابی خواهند گذشت.
۳- شمارش آرا بدرستی صورت خواهد گرفت و نیروهای نظامی دخالتی در نتیجه انتخابات نخواهند داشت.
۴- اگر تخلف بزرگی در انتخابات صورت گرفت مرجع بیطرف و صالحی هست که آنرا رسیدگی کند.
۵- به فرض درستی همه موارد فوق٬ اگر کاندیدای مورد نظر شما برنده انتخابات شدند و بسلامتی وارد مجلس شدند٬ آنوقت اینها میتوانند خواستههای مردم را به کرسی بنشانند.
حالا خدا وکیلی بگویید واقعا اینطور است؟؟ کدامیک از موارد فوق تاکنون اینچنین بوده است؟
حکومتی که وزیر اطلاعاتش همین چند روز پیش اعلام میکند که «یکی از طرحهای براندازی دشمنان٬ ورود عناصر غیر متعهد (منتقد) به مجلس است»٬ حاضر میشود انتخابات سالم برگزار کند؟
در کجای دنیا « منتقد» همطراز «برانداز» است؟ مگر مجلس بدون حضور موافق و مخالف معنا دارد؟
آیا جمهوری اسلامی تحمل آن را دارد که یک نمایندهای در مجلس بلند شود و مثلا علیه سیاستهای کلان کشور انتقاد کند؟؟
خلاصه اینکه شما بر اساس کدام استدلال به این باور رسیدهاید که ساختار نظام جمهوری اسلامی بگونهای است که انتخابات و رای مردم میتواند مسیر زندگی مردم را بهبود بخشد؟
آقاجان! محال است شورای نگهبان مانند گذشته بگذارد افرادی غیر خودی تایید صلاحیت شوند. بیخود وقت خودمان را تلف نکنیم و دلمان را به اگر و اما خوش نکنیم. ممه رو لولو برد!»
ابراهیم نبوی در سایت بالاترین یک بحث خوبی را شروع کرده که دیدگاهها و نظرات مختلفی در مورد مسايل کشور از سوی هموطنان در حال مطرح شدن هست.
در نظر دارم اگر بحث به همین منوال پیش رود مطالبی را در آنجا بنویسم و یک نسخه از آنها را هم در اینجا بیاورم. تاکنون دوتا کامنت نوشتهام که در زیر میخوانید:
« خیلی خوب است که بحث بر سر اینگونه موضوعات جایگزین جر و بحثهای بیفایده رایج در بین وبلاگ نویسان گردد.
متاسفانه بسیاری از دوستان نسبت به اینگونه مباحث علاقهای نشان نمیدهند و پتانسیلشان برای دامن زدن به کشمکشهای بیحاصل وبلاگی بیشتر از مسائل حیاتی مملکتی است.
پیشنهاد میکنم ورود به این بحثها را منوط به پاسخ این سوال کنیم که آیا این نظام اصلاح پذیر است یا خیر؟
اگر بله. چرا؟
و اگر خیر. باز هم دلايل آن چیست؟
اگر بتوانیم ثابت کنیم که هنوز بارقه امیدی برای تحقق اصلاحات و بهبود اوضاع هست٬ آنوقت بحث کردن در مورد اینکه چگونه در انتخابات فعال باشیم و از چه کسی حمایت کنیم کار مشگلی نخواهد بود.
اما اگر به این نتیجه رسیدیم که این نظام بدلیل ماهیت ذاتی خود٬ هرگونه اندیشه خیرخواهانه را از خود دفع میکند و در مقابل این تحرکات مصلحانه٬ جبهه میگیرد و بقول آقای عبدی٬ کارهای اشتباه خود را تشدید هم میکند آنوقت پاسخ بسیاری از گزینههایی که شما برشمردید منتفی خواهد شد»
کامنت دوم:
«دوستان عزیز!
ببینید. وقتی شما میگویید باید در انتخابات شرکت کنیم تا اوضاع و احوال مدیریت کشور بهتر شود درواقع تلویحا قبول کردهاید که:
۱- این نظام اصلاح پذیر است و یکی از شیوههای تحقق اصلاحات و تغییرات توجه به رای مردم است.
۲- امکان تایید صلاحیت اشخاص دگر اندیش توسط شورای نگهبان وجود دارد و افراد مورد نظر شما از صافی نظارت استصوابی خواهند گذشت.
۳- شمارش آرا بدرستی صورت خواهد گرفت و نیروهای نظامی دخالتی در نتیجه انتخابات نخواهند داشت.
۴- اگر تخلف بزرگی در انتخابات صورت گرفت مرجع بیطرف و صالحی هست که آنرا رسیدگی کند.
۵- به فرض درستی همه موارد فوق٬ اگر کاندیدای مورد نظر شما برنده انتخابات شدند و بسلامتی وارد مجلس شدند٬ آنوقت اینها میتوانند خواستههای مردم را به کرسی بنشانند.
حالا خدا وکیلی بگویید واقعا اینطور است؟؟ کدامیک از موارد فوق تاکنون اینچنین بوده است؟
حکومتی که وزیر اطلاعاتش همین چند روز پیش اعلام میکند که «یکی از طرحهای براندازی دشمنان٬ ورود عناصر غیر متعهد (منتقد) به مجلس است»٬ حاضر میشود انتخابات سالم برگزار کند؟
در کجای دنیا « منتقد» همطراز «برانداز» است؟ مگر مجلس بدون حضور موافق و مخالف معنا دارد؟
آیا جمهوری اسلامی تحمل آن را دارد که یک نمایندهای در مجلس بلند شود و مثلا علیه سیاستهای کلان کشور انتقاد کند؟؟
خلاصه اینکه شما بر اساس کدام استدلال به این باور رسیدهاید که ساختار نظام جمهوری اسلامی بگونهای است که انتخابات و رای مردم میتواند مسیر زندگی مردم را بهبود بخشد؟
آقاجان! محال است شورای نگهبان مانند گذشته بگذارد افرادی غیر خودی تایید صلاحیت شوند. بیخود وقت خودمان را تلف نکنیم و دلمان را به اگر و اما خوش نکنیم. ممه رو لولو برد!»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر