تحریف یا کم اطلاعی؟:
این آقای امیر فرشاد ابراهیمی هم شده یک قوز بالا قوز برای تاریخ معاصر ما. اخیرا شروع کرده به آسمان ریسمان دوختن تا مثلا پردهای از حوادث گذشته بردارد. یکی از این شاهکارهایش نقل روایتی است کاملا ناشیانه ازنحوه صدور دستور اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و نقش کم رنگ آقا خمینی در این فاجعه.
واقعا ملت ما چقدر بدبخت شده که تاریخش را چنین کسانی باید نقل کنند.
من نمیفهمم چرا ما ظرفیت و جایگاه و حد و حدود خودمان را رعایت نمیکنیم. چرا خیال میکنیم باید در مورد همه چیز اظهار نظر کنیم؟
خب٬ پسر خوب! قبول داریم که تو یک زمانی عضو گروه متحجر انصار حزب الله بودی و بعدا از آنها بریدی و چند روزی را زندان بودی و حالا هم در خارج پناهنده شدی. تا اینجای کار٬ قابل احترام هستی و کارت ارزشمند.
ولی دیگه قرار نیست در مورد چیزهایی که اطلاعات درستی نداری اظهار فضل کنی و اطلاعات غلط بدهی.
خلاصه نوشته ایشان چنین است:
چون آقای خمینی در دو سال آخر عمرش حال و روز خوبی نداشت و نمیتوانست سخنرانی کند٬ توسط سید احمد و هاشمی از دیگران ایزوله شده بود و زمانی که نیروهای خط امامی از جمله مجید انصاری از اعدامهای زندانیان باخبر شد نصف شب خودش را مخفیانه به ایشان رسانید و نسبت به کارهای لاجوردی اعتراض کرد و ...
شاید ایشان سنش اجازه ندهد ولی کاش از یک آدم بزرگتر میپرسید تا به او میگفتند اولا مجید انصاری در میان نیروهای خط امامی در آن سالها عددی نیود. مجید انصاری نماینده دوقوز آباد از استان کرمان بود که همیشه توی ساختمان مجمع روحانیون واقع در خیابان پاستور ولو بود و دستیار آقای کیان ارثی بود و نامهها را این ور و اونور میکرد.
اگر قرار بود کسی از نیروهای خط امامی نسبت به این موضوع اعتراض کند افراد مهم دیگری بودند که برای دیدن آقای خمینی هیچگونه مشکلی نداشتند. مثلا آقای کروبی و آیت الله توسلی و مخصوصا آقای جمارانی همیشه توی بیت « آقا» بودند و کارها را ردیف میکردند.
ثانیا این آقای مجید انصاری برادر محمد علی انصاری است. اگر شما حتی به اندازه متوسط از جریانات انقلاب مطلع بودی٬ میدانستی که محمد علی انصاری حتی از سید احمد هم به آقای خمینی نزدیکتر بود.
(در این اواخر٬ هربار که خمینی در جماران سخنرانی میکرد محمد علی انصاری هم در کنار ایشان ایستاده بود). محمد علی انصاری هم مورد اطمینان ایشان بود و هم کارهای ملاقات و امور دفتر و حتی اداره بیت را بعهده داشت. همه ملاقاتها توسط محمدعلی انصاری تنظیم میشد حتی وقتی میر حسین موسوی میخواست آقای خمینی را ملاقات کند٬ با محمد علی انصاری هماهنگ میکرد نه با سید احمد یا بقول شما هاشمی!
مسئله مهمتر اینکه غیر از آیت الله منتظری٬ هیچ کس از زمامداران وقت به اعدام زندانیان سیاسی اعتراض نکردند چه برسد به ادم غیر مطرحی مثل مجید انصاری.
پس لطفا یه خورده یواشتر! اینقدر تند نرو!
این آقای امیر فرشاد ابراهیمی هم شده یک قوز بالا قوز برای تاریخ معاصر ما. اخیرا شروع کرده به آسمان ریسمان دوختن تا مثلا پردهای از حوادث گذشته بردارد. یکی از این شاهکارهایش نقل روایتی است کاملا ناشیانه ازنحوه صدور دستور اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و نقش کم رنگ آقا خمینی در این فاجعه.
واقعا ملت ما چقدر بدبخت شده که تاریخش را چنین کسانی باید نقل کنند.
من نمیفهمم چرا ما ظرفیت و جایگاه و حد و حدود خودمان را رعایت نمیکنیم. چرا خیال میکنیم باید در مورد همه چیز اظهار نظر کنیم؟
خب٬ پسر خوب! قبول داریم که تو یک زمانی عضو گروه متحجر انصار حزب الله بودی و بعدا از آنها بریدی و چند روزی را زندان بودی و حالا هم در خارج پناهنده شدی. تا اینجای کار٬ قابل احترام هستی و کارت ارزشمند.
ولی دیگه قرار نیست در مورد چیزهایی که اطلاعات درستی نداری اظهار فضل کنی و اطلاعات غلط بدهی.
خلاصه نوشته ایشان چنین است:
چون آقای خمینی در دو سال آخر عمرش حال و روز خوبی نداشت و نمیتوانست سخنرانی کند٬ توسط سید احمد و هاشمی از دیگران ایزوله شده بود و زمانی که نیروهای خط امامی از جمله مجید انصاری از اعدامهای زندانیان باخبر شد نصف شب خودش را مخفیانه به ایشان رسانید و نسبت به کارهای لاجوردی اعتراض کرد و ...
شاید ایشان سنش اجازه ندهد ولی کاش از یک آدم بزرگتر میپرسید تا به او میگفتند اولا مجید انصاری در میان نیروهای خط امامی در آن سالها عددی نیود. مجید انصاری نماینده دوقوز آباد از استان کرمان بود که همیشه توی ساختمان مجمع روحانیون واقع در خیابان پاستور ولو بود و دستیار آقای کیان ارثی بود و نامهها را این ور و اونور میکرد.
اگر قرار بود کسی از نیروهای خط امامی نسبت به این موضوع اعتراض کند افراد مهم دیگری بودند که برای دیدن آقای خمینی هیچگونه مشکلی نداشتند. مثلا آقای کروبی و آیت الله توسلی و مخصوصا آقای جمارانی همیشه توی بیت « آقا» بودند و کارها را ردیف میکردند.
ثانیا این آقای مجید انصاری برادر محمد علی انصاری است. اگر شما حتی به اندازه متوسط از جریانات انقلاب مطلع بودی٬ میدانستی که محمد علی انصاری حتی از سید احمد هم به آقای خمینی نزدیکتر بود.
(در این اواخر٬ هربار که خمینی در جماران سخنرانی میکرد محمد علی انصاری هم در کنار ایشان ایستاده بود). محمد علی انصاری هم مورد اطمینان ایشان بود و هم کارهای ملاقات و امور دفتر و حتی اداره بیت را بعهده داشت. همه ملاقاتها توسط محمدعلی انصاری تنظیم میشد حتی وقتی میر حسین موسوی میخواست آقای خمینی را ملاقات کند٬ با محمد علی انصاری هماهنگ میکرد نه با سید احمد یا بقول شما هاشمی!
مسئله مهمتر اینکه غیر از آیت الله منتظری٬ هیچ کس از زمامداران وقت به اعدام زندانیان سیاسی اعتراض نکردند چه برسد به ادم غیر مطرحی مثل مجید انصاری.
پس لطفا یه خورده یواشتر! اینقدر تند نرو!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر