ای کسانی که مناظره کروبی و احمدینژاد را دیده اید! لحظه ای با خود خلوت کنید و کمی فکر کنید. مبادا کاری کنید که بعدا پشیمان شوید.
بگذارید من چند نکته را که از این مناظره به ذهنم رسید برایتان بازگو کنم:
۱- مهمترین مشخصه احمدی نژاد دروغگویی است. اصولا دروغگویی ملات پیشرفت و ترقی در جمهوری اسلامی است. خوشبختانه در جمهوری اسلامی دروغگویی چیزی نیست که یک رئیس جمهور را مورد مواخذه قرار دهند. . بیچاره بیل کلینتون را بجرم «دروغگویی» به مردم امریکا به صلابه کشاندند ولی الحمدلله در جمهوری اسلامی دروغگویی امری است عادی. مهم آن است که طرف پیرو ولایت باشد و در خط رهبری!
طرف در مقابل دوربین تلویزیون و در مقابل چشمان پنجاه - شصت میلیون ایرانی ماجرای هاله نور را تکذیب میکند و میگوید این حرفها دروغ است.
۲- بنظر من احمدی نژاد عصاره سیاستها و عملکرد جمهوری اسلامی است. احمدی نژاد آیینه تمام نمای جمهوری اسلامی است. فقط احمدینژاد قادر است چهره بزک نکرده این حکومت را به مردم ایران و جهان نشان دهد. اگر همه نیروهای چپ و راست اپوزیسیون داخلی و خارجی جمع میشدند٬ نمیتوانستند به اندازه یکدهم کارهای اخیر احمدینژاد٬ به جمهوری اسلامی ضربه بزنند و ته مانده اعتبار سران این حکومت را در بین مردم و حتی نیروهای خودی از بین ببرند.
۳- کروبی بنظر من توی مناظره از سوی احمدی نژاد آچمز شده بود. در مقابل دروغ پردازیهای احمدی نژاد حرفی نداشت و هی میگفت: کارشناسها به من یک چیزهای دیگری گفتند! احمدی نژاد هم با کمال پررویی گفت: کاندیدای رپیس جمهوری باید خودش کارشناس باشد نه اینکه بگوید فلانی اینجوری گفت و بهمان چیزی دیگر.
۴- کروبی اینقدر بدون آمادگی و بدون برنامه آمده بود که انتظار نداشت احمدی نژاد برود سراغ آمارهای اقتصادی و لذا قاطی کرده بود. اینقدر بینظم و بی حساب حرف میزد که مرتبا از مجری مناظره میپرسید: خب! چقدر حرف زدم؟.. حالا روی هم چقدر میشود؟....چقدر دیگر باقی می ماند؟
آقای کروبی! خدا ساعت مچی را خلق کرده برای چنین روزها.
یا مثلا یکبار خواست از لابلای کاغذها و مدارک خودش یک عکسی را پیدا کند٬ اینقدر با آنها ور رفت و آنها را درهم برهم کرد٬ آخرش هم آنرا پیدا نکرد و شروع کرد به توصیف آن عکس!
گفت: یک عکسی بود که چاوز صدام را بغل کرده بعد رفته اوباما را بغل کرده... چنان هم اون را فشار داده که از تو هم بیشتر!
آخه ایهالناس که میخواهید به کروبی رای بدهید! فکر نمیکنید کسی که اینقدر بی نظم و کارهایش بیحساب و کتاب است٬ چگونه میتواند در مملکت سراسر بحران شما تغییر ایجاد کند؟
۵- توی مناظرههای اینچنینی٬ هرکس که میپرد وسط کلام دیگران و به وقت و فرصت دیگران تجاوز میکند٬ قابل اعتماد نیست چه کروبیاش باشد و چه احمدینژادش!
۶- این مناظرهها بخوبی نشان داد که چه در جناح چپ چه در جناح راست٬ چه در اصولگراها و چه در اصلاحطلبها٬ بیشتر مسولین و کارگزاران جمهوری اسلامی تهشان باد میدهد و به نوعی پرونده فساد مالی و یا نقض قانون دارند. یک مجموعهای از آدمهایی که جنگ و دعوایشان بر سر تصاحب قدرت است و نه احقاق حقوق من و تو و یا خدمت به کشور!
من هنوز اعتقاد دارم هیچکدام از این چهارنفر در شان و لایق مردم و کشور ایران نیستند. از همه بدتر احمدینژاد است ولی بقیه هم بقول معروف مالی نیستند! این نامزدها به سلیقه آقای جنتی انتخاب شده اند نه به سلیقه من. اصلا جایی برای اعمال سلیقه مردم باقی نگذاشته اند. ما را محدود کرده اند در این چهارنفر. بنظر من رای دادن به کروبی و حتی موسوی از چاه درآمدن و توی چاله دیگر افتادن است.
بگذارید من چند نکته را که از این مناظره به ذهنم رسید برایتان بازگو کنم:
۱- مهمترین مشخصه احمدی نژاد دروغگویی است. اصولا دروغگویی ملات پیشرفت و ترقی در جمهوری اسلامی است. خوشبختانه در جمهوری اسلامی دروغگویی چیزی نیست که یک رئیس جمهور را مورد مواخذه قرار دهند. . بیچاره بیل کلینتون را بجرم «دروغگویی» به مردم امریکا به صلابه کشاندند ولی الحمدلله در جمهوری اسلامی دروغگویی امری است عادی. مهم آن است که طرف پیرو ولایت باشد و در خط رهبری!
طرف در مقابل دوربین تلویزیون و در مقابل چشمان پنجاه - شصت میلیون ایرانی ماجرای هاله نور را تکذیب میکند و میگوید این حرفها دروغ است.
۲- بنظر من احمدی نژاد عصاره سیاستها و عملکرد جمهوری اسلامی است. احمدی نژاد آیینه تمام نمای جمهوری اسلامی است. فقط احمدینژاد قادر است چهره بزک نکرده این حکومت را به مردم ایران و جهان نشان دهد. اگر همه نیروهای چپ و راست اپوزیسیون داخلی و خارجی جمع میشدند٬ نمیتوانستند به اندازه یکدهم کارهای اخیر احمدینژاد٬ به جمهوری اسلامی ضربه بزنند و ته مانده اعتبار سران این حکومت را در بین مردم و حتی نیروهای خودی از بین ببرند.
۳- کروبی بنظر من توی مناظره از سوی احمدی نژاد آچمز شده بود. در مقابل دروغ پردازیهای احمدی نژاد حرفی نداشت و هی میگفت: کارشناسها به من یک چیزهای دیگری گفتند! احمدی نژاد هم با کمال پررویی گفت: کاندیدای رپیس جمهوری باید خودش کارشناس باشد نه اینکه بگوید فلانی اینجوری گفت و بهمان چیزی دیگر.
۴- کروبی اینقدر بدون آمادگی و بدون برنامه آمده بود که انتظار نداشت احمدی نژاد برود سراغ آمارهای اقتصادی و لذا قاطی کرده بود. اینقدر بینظم و بی حساب حرف میزد که مرتبا از مجری مناظره میپرسید: خب! چقدر حرف زدم؟.. حالا روی هم چقدر میشود؟....چقدر دیگر باقی می ماند؟
آقای کروبی! خدا ساعت مچی را خلق کرده برای چنین روزها.
یا مثلا یکبار خواست از لابلای کاغذها و مدارک خودش یک عکسی را پیدا کند٬ اینقدر با آنها ور رفت و آنها را درهم برهم کرد٬ آخرش هم آنرا پیدا نکرد و شروع کرد به توصیف آن عکس!
گفت: یک عکسی بود که چاوز صدام را بغل کرده بعد رفته اوباما را بغل کرده... چنان هم اون را فشار داده که از تو هم بیشتر!
آخه ایهالناس که میخواهید به کروبی رای بدهید! فکر نمیکنید کسی که اینقدر بی نظم و کارهایش بیحساب و کتاب است٬ چگونه میتواند در مملکت سراسر بحران شما تغییر ایجاد کند؟
۵- توی مناظرههای اینچنینی٬ هرکس که میپرد وسط کلام دیگران و به وقت و فرصت دیگران تجاوز میکند٬ قابل اعتماد نیست چه کروبیاش باشد و چه احمدینژادش!
۶- این مناظرهها بخوبی نشان داد که چه در جناح چپ چه در جناح راست٬ چه در اصولگراها و چه در اصلاحطلبها٬ بیشتر مسولین و کارگزاران جمهوری اسلامی تهشان باد میدهد و به نوعی پرونده فساد مالی و یا نقض قانون دارند. یک مجموعهای از آدمهایی که جنگ و دعوایشان بر سر تصاحب قدرت است و نه احقاق حقوق من و تو و یا خدمت به کشور!
من هنوز اعتقاد دارم هیچکدام از این چهارنفر در شان و لایق مردم و کشور ایران نیستند. از همه بدتر احمدینژاد است ولی بقیه هم بقول معروف مالی نیستند! این نامزدها به سلیقه آقای جنتی انتخاب شده اند نه به سلیقه من. اصلا جایی برای اعمال سلیقه مردم باقی نگذاشته اند. ما را محدود کرده اند در این چهارنفر. بنظر من رای دادن به کروبی و حتی موسوی از چاه درآمدن و توی چاله دیگر افتادن است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر