اگر یادتان باشد چند سال پیش٬ چند نفر عرب اهل لیبی٬ یک هواپیمای مسافربری امریکایی را بر فراز شهر لاکربی اسکاتلند منفجر کردند و باعث کشته شدن صدها انسان بیگناه شدند.
بعد از کشمکشهای فراوان٬ با اعمال فشارهای بین المللی٬ لیبی بالاخره مجبور شد تا عاملین این حادثه را تحویل اسکاتلند دهد. بعد از محاکمه متهمان در سال ۲۰۰۱ ٬ آنها به جرم کشتن انسانهای بیگناه به حبس ابد محکوم شدند.
اما اخیرا یکی از آنها بدلیل سرطان یا وضعیت جسمی ناگوار مورد بخشش دادگاه اسکاتلند قرار گرفت تا بقیه عمرش را در کنار خانوادهاش در لیبی بگذراند.
واقعا بیاییم این حادثه را مقایسه کنیم با آنچه که در ایران گذشته و میگذرد. ببینیم انساندوستی و اخلاق و عطوفت در نظام اسلامی متبلور است یا در نظام سکولار غرب؟
آیا اگر یک خارجی مثلا سیصد چهارصد ایرانی را میکشت٬ رفتار دادگاههای ما با او چگونه بود؟
حالا این که خارجی است. رفتار نظام اسلامی حتی با یکنفر ایرانی و متولد همین آب و خاک چگونه است؟ رفتارش حتی با جوانان کم سن و سالی که در همین نظام و تحت تربیت همین سیستم بزرگ شده اند چگونه است؟ این جوان های بی گناه که کسی را نکشته بودند و یا مثلا هواپیمایی را منفجر نکرده بودند. آنها فقط توی خیابانها آمدند که بگویند در انتخابات رای آنها را دزدیده اند و تقلب کرده اند. سزای این کارشان شکنجه بود و تجاوز و کتک و بی حرمتی و مرگ.
آیا تا بحال شنیدهاید که دادگاههای نظام عدل اسلامی٬ یک زندانی را بخاطر ناتوانی جسمی رها کرده باشند؟
یا قضیه برعکس است.
الان وضعیت حجاریان را ببینید. کدام آدم باوجدانی قبول میکند که چنین آدمی را در حبس انفرادی و فشار و تهدید و شکنجه قرار دهد؟
چقدر شنیدهایم که خانمهای حامله را در بازداشتگاههای قرون وسطایی این رژیم شکنجه کردهاند.
واقعا علت چیست؟ چرا نظامهای مدعی اخلاق از همه بیشرفتر و بی وجدانتر و بی اخلاقترند؟
چه چیزی در ذات دین و مذهب هست که انسانها را اینچنین بیرحم و سنگدل میکند که حاضرند در زندانها وحشیانه ترین رفتارها را حتی با هموطنان خود انجام دهند؟
بعد از کشمکشهای فراوان٬ با اعمال فشارهای بین المللی٬ لیبی بالاخره مجبور شد تا عاملین این حادثه را تحویل اسکاتلند دهد. بعد از محاکمه متهمان در سال ۲۰۰۱ ٬ آنها به جرم کشتن انسانهای بیگناه به حبس ابد محکوم شدند.
اما اخیرا یکی از آنها بدلیل سرطان یا وضعیت جسمی ناگوار مورد بخشش دادگاه اسکاتلند قرار گرفت تا بقیه عمرش را در کنار خانوادهاش در لیبی بگذراند.
واقعا بیاییم این حادثه را مقایسه کنیم با آنچه که در ایران گذشته و میگذرد. ببینیم انساندوستی و اخلاق و عطوفت در نظام اسلامی متبلور است یا در نظام سکولار غرب؟
آیا اگر یک خارجی مثلا سیصد چهارصد ایرانی را میکشت٬ رفتار دادگاههای ما با او چگونه بود؟
حالا این که خارجی است. رفتار نظام اسلامی حتی با یکنفر ایرانی و متولد همین آب و خاک چگونه است؟ رفتارش حتی با جوانان کم سن و سالی که در همین نظام و تحت تربیت همین سیستم بزرگ شده اند چگونه است؟ این جوان های بی گناه که کسی را نکشته بودند و یا مثلا هواپیمایی را منفجر نکرده بودند. آنها فقط توی خیابانها آمدند که بگویند در انتخابات رای آنها را دزدیده اند و تقلب کرده اند. سزای این کارشان شکنجه بود و تجاوز و کتک و بی حرمتی و مرگ.
آیا تا بحال شنیدهاید که دادگاههای نظام عدل اسلامی٬ یک زندانی را بخاطر ناتوانی جسمی رها کرده باشند؟
یا قضیه برعکس است.
الان وضعیت حجاریان را ببینید. کدام آدم باوجدانی قبول میکند که چنین آدمی را در حبس انفرادی و فشار و تهدید و شکنجه قرار دهد؟
چقدر شنیدهایم که خانمهای حامله را در بازداشتگاههای قرون وسطایی این رژیم شکنجه کردهاند.
واقعا علت چیست؟ چرا نظامهای مدعی اخلاق از همه بیشرفتر و بی وجدانتر و بی اخلاقترند؟
چه چیزی در ذات دین و مذهب هست که انسانها را اینچنین بیرحم و سنگدل میکند که حاضرند در زندانها وحشیانه ترین رفتارها را حتی با هموطنان خود انجام دهند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر