اون قدیمها در مورد کسی که بیمهابا دروغ میگفت یک ضرب المثلی بود که میگفت: ظرف مثل سگ دروغ میگه اما توی این چند سال اخیر بدلیل اینکه اصولا سگها دروغ گفتن را ترک کردهاند و این وظیفه انسانی- اسلامی را سپردهاند دست ولی فقیه٬ لذا این ضرب المثل تغییر کرده.
اینروزها به کسی که خیلی زیاد و پشت سرهم دروغ میبافد میگن: «طرف مثل ولی فقیه دروغ میگه».
دیروز خامنهای گفته بود: در جریانات انتخابات اخیر برخی از افراد ناجوانمردی و بیاخلاقی کردند.
خب. البته شاید تقصیر ماست که معنی جوانمردی را نمیدانیم. در مکتب ولایت فقیه جوانمردی یعنی اینکه در انتخابات باید تقلب کرد و اگر مردم اعتراض کردند آنها را به گلوله بست ٬ به تجمعات آرام مردم حمله کرد و زن و کودک و پیر و جوان را لت و پاره کرد و هزاران نفر از آنها را بازداشت کرد و در زندانها آنها را مورد وحشیانهترین شکنجهها قرار داد.
جوانمردی در قاموس ولی فقیه یعنی دستگیر کردن یک آدم مریض حالی مثل حجاریان و تحت فشار قراردادن او به اینکه اعتراف کند اصولا تحصیلات علوم انسانی و نظریات ماکس وبر باعث انحرافات فکری او شده.
جوانمردی یعنی اینکه دختر جوان یک زندانی سیاسی را دستگیر کنی و از او هنگام بازجویی و گریه و التماس فیلم بگیری و آنرا به پدرش نشان بدهی و بگویی اگر اعتراف نکنی دخترت را مورد تجاوز اسلامی قرار میدهیم.
و هزاران نمونه از این دست. به این چیزها میگویند جوانمردی و اخلاق و کرامات انسانی!
ناگفته نماند که دروغ گفتن اینچنینی در بین سیدعلی خامنهای و محمود احمدینژاد تبدیل شده است به یک ترفند فرار به جلو. این دو نفر توی روز روشن جلوی میلیونها بیننده و شنونده دقیقا چیزی را میگویند که صد و هشتاد درجه با واقعیت در تضاد است.
مثلا چند سال پیش احمدی نژاد در نیویورک گفت: در ایران مردم ما آزادی مطلق دارند!
یا مثلا دیروز گفته بود: دولت من مشروعترین دولت صدساله اخیر است!
خب. بنظر شما آیا خود اینها این حرفها را قبول دارند و یا از روی پدرسوختگی و شارلاتان بازی است که انها را مطرح میکنند؟
بنظر من دیگر شکی نمانده که کار روزمره مسئولین حکومت اسلامی بدون دروغگویی نمیگذرد و اصولا ملات حاکمیت ولایت فقیه در دروغگویی است آنهم دروغ گفتن مثل سگ!
البته ببخشید. نه مثل سگ بلکه مثل ولی فقیه!
اینروزها به کسی که خیلی زیاد و پشت سرهم دروغ میبافد میگن: «طرف مثل ولی فقیه دروغ میگه».
دیروز خامنهای گفته بود: در جریانات انتخابات اخیر برخی از افراد ناجوانمردی و بیاخلاقی کردند.
خب. البته شاید تقصیر ماست که معنی جوانمردی را نمیدانیم. در مکتب ولایت فقیه جوانمردی یعنی اینکه در انتخابات باید تقلب کرد و اگر مردم اعتراض کردند آنها را به گلوله بست ٬ به تجمعات آرام مردم حمله کرد و زن و کودک و پیر و جوان را لت و پاره کرد و هزاران نفر از آنها را بازداشت کرد و در زندانها آنها را مورد وحشیانهترین شکنجهها قرار داد.
جوانمردی در قاموس ولی فقیه یعنی دستگیر کردن یک آدم مریض حالی مثل حجاریان و تحت فشار قراردادن او به اینکه اعتراف کند اصولا تحصیلات علوم انسانی و نظریات ماکس وبر باعث انحرافات فکری او شده.
جوانمردی یعنی اینکه دختر جوان یک زندانی سیاسی را دستگیر کنی و از او هنگام بازجویی و گریه و التماس فیلم بگیری و آنرا به پدرش نشان بدهی و بگویی اگر اعتراف نکنی دخترت را مورد تجاوز اسلامی قرار میدهیم.
و هزاران نمونه از این دست. به این چیزها میگویند جوانمردی و اخلاق و کرامات انسانی!
ناگفته نماند که دروغ گفتن اینچنینی در بین سیدعلی خامنهای و محمود احمدینژاد تبدیل شده است به یک ترفند فرار به جلو. این دو نفر توی روز روشن جلوی میلیونها بیننده و شنونده دقیقا چیزی را میگویند که صد و هشتاد درجه با واقعیت در تضاد است.
مثلا چند سال پیش احمدی نژاد در نیویورک گفت: در ایران مردم ما آزادی مطلق دارند!
یا مثلا دیروز گفته بود: دولت من مشروعترین دولت صدساله اخیر است!
خب. بنظر شما آیا خود اینها این حرفها را قبول دارند و یا از روی پدرسوختگی و شارلاتان بازی است که انها را مطرح میکنند؟
بنظر من دیگر شکی نمانده که کار روزمره مسئولین حکومت اسلامی بدون دروغگویی نمیگذرد و اصولا ملات حاکمیت ولایت فقیه در دروغگویی است آنهم دروغ گفتن مثل سگ!
البته ببخشید. نه مثل سگ بلکه مثل ولی فقیه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر