وبلاگی که حاجات شما را برآورده می کند:
آیا میدانستید که چند نفر بیمار لاعلاج توسط وبلاگ ما شفا پافتند؟
بله درست شنیدید. چند تا کور و کچل توی وبلاگ ما شفا یافتند و برگشته اند به سر زندگی شان.
راستش٬ خود ما هم خبر نداشتیم که وبلاگمان شده حرم مطهر.
زوار دسته دسته از دور و نزدیک میآیند و دخیل میبندند.
بیماران لاعلاج٬ دخترهای دم بخت٬ خانمهای نازا٬ مقروضین٬ گرفتارها٬ خلاصه همه و همه ٬ از پیر تا جوان گرفته٬ برای برآورده شدن حاجات خود به وبلاگ ما میآیند. اگر پول اضافی داشتم چند تا مناره و قبه طلایی هم بالای این وبلاگ درست میکردیم و چند تا کفتر هم ول میکردیم توی صحن آن. چند تا شمع و یک صندوق نذورات. کم کم داره وضع مان توپ میشه.
باور ندارید؟ الان توضیح میدهم.
عرضم حضور با سعادت شما٬ از مدتی قبل با خودم گفتم الان بیش از چهار - پنج سال است که دارم در این وبلاگ طنز مینویسم و این طنزها هم برخاسته از حال و هوای آن لحظه خاص نوشتن بوده و دیگر قادر نیستم طنزهای مربوط به زمان گذشته را دوباره نویسی کنم.
بعد به این فکر افتادم که من باید یک نسخه از اینها را در جایی ذخیره کنم که اگر خدای نکرده هکرهای بی ناموس به این سایت حمله کردند و آنرا از بین بردند٬ لااقل من دسترسی به نسخه زاپاس و یدکی آن را داشته باشم.
به همین منظور آمدم و یک وبلاگ دیگری در ورد پرس درست کردم و بتدریج نسخهای از مطالب نوشته شده را به آنجا منتقل کردم و مطالب جدید را هم سرفرصت به آن اضافه میکردم.
تصور من این بود که کمتر کسی آن وبلاگ را میشناسد و به آنجا سر میزند ولی دیشب بطور اتفاقی فهمیدم اصلا اینطور نیست. اولا بطور متوسط روزانه چهارصد- پانصد نفر خواننده دارد. ثانیا اکثر خوانندههای آن از داخل ایران هستند.
از میان همه مطالب منتشر شده در عرض این چند ساله٬ دیدم یکی از نوشتهها مراجعه کننده بیشتری داشته. کنجکاو شدم ببینم کدام طنز بوده که اینقدر طرفدار پیدا کرده.
با کمی جست و جو آنرا پیدا کردم. دیدم ای دل غافل٬ اینجا چه خبره. ما چه امامزادهای بودیم و خودمان خبر نداشتیم. چه جمعیتی پای اون مطلب جمع شدهاند و چه زیارتنامه ای می خوانند. حتی یکی از آنها نوشته که چشمش را شفا داده ایم.
حالا برای این که شما را بیش از این در انتظار نگه ندارم٬ همراه من شوید تا به جمع زوار حرم مطهر وبلاگی ما بپیوندید.
التماس دعا
(توضیح برای آنانکه دوزاریشان کج است: مطلب طنزی نوشته بودیم تحت عنوان ایمیل به امام رضا. از آنجایی که آنرا به زبان انگلیسی فصیح نوشته بودیم٬ خیلی از افراد متوجه معنی آن نشدند و آنرا جدی گرفته و یک سایت مذهبی در داخل به این مطلب لینک داده و خلاصه خلق الله هم از راههای دور و نزدیک آمده اند و شروع کردهاند به خواندن زیارتنامه در پای این نوشته طنز. آدم خندهاش میگیرد از دست این مردم. خوب شد که وبلاگ ما توی ایران فیلتراست والا میتوانستم ادعای پیامبری کنم. )
آیا میدانستید که چند نفر بیمار لاعلاج توسط وبلاگ ما شفا پافتند؟
بله درست شنیدید. چند تا کور و کچل توی وبلاگ ما شفا یافتند و برگشته اند به سر زندگی شان.
راستش٬ خود ما هم خبر نداشتیم که وبلاگمان شده حرم مطهر.
زوار دسته دسته از دور و نزدیک میآیند و دخیل میبندند.
بیماران لاعلاج٬ دخترهای دم بخت٬ خانمهای نازا٬ مقروضین٬ گرفتارها٬ خلاصه همه و همه ٬ از پیر تا جوان گرفته٬ برای برآورده شدن حاجات خود به وبلاگ ما میآیند. اگر پول اضافی داشتم چند تا مناره و قبه طلایی هم بالای این وبلاگ درست میکردیم و چند تا کفتر هم ول میکردیم توی صحن آن. چند تا شمع و یک صندوق نذورات. کم کم داره وضع مان توپ میشه.
باور ندارید؟ الان توضیح میدهم.
عرضم حضور با سعادت شما٬ از مدتی قبل با خودم گفتم الان بیش از چهار - پنج سال است که دارم در این وبلاگ طنز مینویسم و این طنزها هم برخاسته از حال و هوای آن لحظه خاص نوشتن بوده و دیگر قادر نیستم طنزهای مربوط به زمان گذشته را دوباره نویسی کنم.
بعد به این فکر افتادم که من باید یک نسخه از اینها را در جایی ذخیره کنم که اگر خدای نکرده هکرهای بی ناموس به این سایت حمله کردند و آنرا از بین بردند٬ لااقل من دسترسی به نسخه زاپاس و یدکی آن را داشته باشم.
به همین منظور آمدم و یک وبلاگ دیگری در ورد پرس درست کردم و بتدریج نسخهای از مطالب نوشته شده را به آنجا منتقل کردم و مطالب جدید را هم سرفرصت به آن اضافه میکردم.
تصور من این بود که کمتر کسی آن وبلاگ را میشناسد و به آنجا سر میزند ولی دیشب بطور اتفاقی فهمیدم اصلا اینطور نیست. اولا بطور متوسط روزانه چهارصد- پانصد نفر خواننده دارد. ثانیا اکثر خوانندههای آن از داخل ایران هستند.
از میان همه مطالب منتشر شده در عرض این چند ساله٬ دیدم یکی از نوشتهها مراجعه کننده بیشتری داشته. کنجکاو شدم ببینم کدام طنز بوده که اینقدر طرفدار پیدا کرده.
با کمی جست و جو آنرا پیدا کردم. دیدم ای دل غافل٬ اینجا چه خبره. ما چه امامزادهای بودیم و خودمان خبر نداشتیم. چه جمعیتی پای اون مطلب جمع شدهاند و چه زیارتنامه ای می خوانند. حتی یکی از آنها نوشته که چشمش را شفا داده ایم.
حالا برای این که شما را بیش از این در انتظار نگه ندارم٬ همراه من شوید تا به جمع زوار حرم مطهر وبلاگی ما بپیوندید.
التماس دعا
(توضیح برای آنانکه دوزاریشان کج است: مطلب طنزی نوشته بودیم تحت عنوان ایمیل به امام رضا. از آنجایی که آنرا به زبان انگلیسی فصیح نوشته بودیم٬ خیلی از افراد متوجه معنی آن نشدند و آنرا جدی گرفته و یک سایت مذهبی در داخل به این مطلب لینک داده و خلاصه خلق الله هم از راههای دور و نزدیک آمده اند و شروع کردهاند به خواندن زیارتنامه در پای این نوشته طنز. آدم خندهاش میگیرد از دست این مردم. خوب شد که وبلاگ ما توی ایران فیلتراست والا میتوانستم ادعای پیامبری کنم. )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر