آهای ملت همیشه در صحنه!
آخر چرا چشم ندارید به ما هم یک جایزهای بدهند؟ مگر من کمتر از شیرین خانم هستم؟ یادتان رفته کی بود زندان گوانتانامو را تعطیل کرد؟ کی بود که طرح خلع سلاح هسته ای را در شورای امنیت جا انداخت؟ من بودم دیگه!
ای بشکند این دست که نمک ندارد!
ای ایرانیهای عزیز نق نقو٬! ما حسابی گیج شده ایم از دست شما.
میشه بفرمایید تکلیف ما با شما چیه؟
- اگر بخواهم به ایران حمله کنم٬ زود یک عدهتان جلوی سازمان ملل اعتصاب غذا میکنید که مبادا به ایران حمله کنیها!!. ممکن است خسارات جانی به مردم وارد شود.
- اگر بخواهم ایران را تحریم اقتصادی کنم و فشارهای اقتصادی بیشتری وارد کنم باز یک عدهای گریهکنان میایند جلوی کاخ سفید و میگویند: تو چطور دلت میاد اینکار را بکنی؟ آیا نمیدانی با تحریم اقتصادی دودش به چشم مردم میرود؟
- خب معلومه اگر نه حمله نظامی در کار باشد و نه تحریم اقتصادی٬ درآنصورت مجبورم از طریق راههای دیپلماسی و مذاکره مستقیم وارد قضیه شوم. هنوز من با آنها درست و حسابی سلام و علیک هم نکردهام یکوقت میبینم داد و بیداد شما به آسمان بلند شده که: چطوری دلت میاد با رژیمی که دستانش به خون جوانان ما آغشته شده وارد گفتگو بشوی؟
والله بحضرت عباس ما که گیر کردهایم از دست شما. هرطور حرکت کنیم شما به ما گیر میدهید.
حالا هم این نروژیهای عزیز خواستند به ما یک لطفی بکنند و جایزهای بدهند٬ هنوز جایزه به دست ما نرسیده جیغ و داد شما بلند شده که حیا نمیکنی جایزهای که متعلق به مردم ایران بود را میگیری؟! تو اصلا برای صلح چه غلطی کردهای که این جایزه را به تو دادهاند؟ تو میخواهی جایزه را بگیری که با آخوندها سازش کنی؟
اصلا آقاجان میدانید چیه؟
من میخوام این جایزه نوبل و مدال افتخارم را تقدیم بکنم به فاطی رجبی! خلاص!
تا هم من راحت بشم و هم شما دست از سرم بردارید و هم اینکه حق به حقدار برسد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر