۱۳۹۷/۱۰/۲۳

سابقه خیانت آخوندها به ایران و ایرانیان- بخش چهاردهم


image
شیخ احمد احسایی یکی از معروف ترین مجتهدین عصر قاجار بود که پایه گذار فرقه شیخیه گردید و زمینه را برای ظهور سید علی محمد باب فراهم کرد.
در اینجا لازم است توضیح دهم که اینجانب همواره از حقوق شهروندی هموطنان بهایی حمایت کرده و خواهم کرد ولی اینجا بحث ما روایت های تاریخی است و قصد دشمنی با پیروان مذاهب را نداریم.
در واقع میخواهیم نشان بدهیم که آخوندها در طول تاریخ چقدر خبیث بوده اند و چقدر با دروغ و کلک و ریا مردم ساده لوح ایرانی را استحمار کرده اند. شیخ احمد احسایی کسی بود که ادعا میکرد نظریات فقهی اش را از طریق خواب و راهنمایی امامان کسب کرده!
شيخ احمد احسايى در ۱۱۲۲ شمسی (1743 میلادی) در منطقه احساء بحرين متولد شد . مى نويسند در پنج سالگى از خواندن قرآن فارغ شد و تا سال ۱۱۷۶ كه بيست ساله بود براى تحصيل به كربلا و نجف رفت.
در سال ۱۷۹۰ در ایران، شیخ احمد احسایی مکتب جدیدی را در زیر مجموعه شیعه بنیان نهاد که به شیخیه معروف است
وى در سال ۱۱۸۷ شمسی در حالى كه ۶۵ سال از عمرش مى گذشت عازم زيارت مشهد شد . اقامت شيخ احمد در مشهد سبب اشتهار او شد . فتحعليشاه چون شهرت شيخ احمد ر ا شنيد، فورا او را به تهران دعوت كرد.
فتحعليشاه احترام زيادى نسبت به وى مرعى داشت و چنان مفتون شيخ احمد شد كه اطاعت شيخ را واجب و مخافتش را كفر دانست و مسائلى چند سئوال نمود و شيخ جواب نوشت به نامهای رساله خاقانیه و دیگری رساله سلطانیه.
برخی از موضوعات این رساله ها چنين بود :
۱ كيفيت نكاح اهل جنت؟
۲- اهل جنت بيش از چهار زن عقدى مى توانند تزويج نمايند يا نه؟
۳ احوال مختلف كه بر انسان وارد مى شود از قبيل حزن و سرور و اقبال بر طاعت ومعاصى و حال آنكه سبب ظاهرى ندارد؟
۴- سئوال از كيفيت موت و مفارقت روح و نزول در جنت مثالى كه آيا با بدن مثالى است يا جسم دنيوى؟
۵- تنعم جنت مثل تنعم دنياست يا طور ديگرست؟
به نوشته کتاب قصص العلما شاه به او سالی هفتصد تومان مقرری میداد. با این حال او را قرضی پیدا شد. (مقایسه کنید با حقوق سالیانه یک تومان یک آدم عادی)
پس شاهزاده محمد على ميرزا به شيخ گفت كه يك باب بهشت به من بفروش، من هزار تومان به تو مى دهم كه به قرض خود داده باشى . پس شيخ يك باب بهشت به او فروخت و به خط خود وثيقه نوشته و آن را بخاتم (مهر) خويش مختوم ساخته به شاهزاده داد و هزار تومان از او گرفته و قروض خود را پرداخت .
(منبع: قصص العلما صفحه ۳۶)
شیخ احمد احسایی ادعا میکرد که در فراگیری علوم شاگرد کسی نبوده و آنچه را که می‌داند تنها از راه خواب و یا در حالت یقظه، از ائمه اطهار علیهم‌السلام گرفته است و اجازه‌ی نقل روایت و اجتهاد خود را، نه با گذراندن مراحل آموزش رسمی، بلکه در خواب و از دست امام هادی علیه‌السلام، به نمایندگی از امام دوازدهم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه دریافت کرده است.
(هانری کربن، مکتب شیخی از حکمت الهی شیعی، ترجمه‌ی فریدون بهمنیار، ص ۲۵)
نمونه دیگری از این خوابها:
شبی در خواب دیدم به مسجدی در آمدم. سه مرد و شخص دیگری یافتم. آن شخص از بزرگ آنها پرسید: «یا سیدی چقدر زندگی خواهم نمود؟» گفتمش: «مگر این کیست؟» گفت: «حسن بن علی است». نزدیک رفتم و سلام کردم و دست مبارکش را بوسیدم… فرمود: «پنج سال یا چهار سال». چون از من اظهار رضا به قضا دید، نزد سرم نشست و دهان مبارکش بر دهانم نهاد… عرض کردم: «یا سیدی، مرا چیزی بیاموز که چون قرائت کنم، شما را زیارت نمایم». فرمود: «این ابیات را مداومت نما، هرگاه بخواهی ببینی»:
کن عن امورک معرضاً … وکل الامور الی القضا … فلربما اتسع المضیق … و ربما ضاق الفضا…
شیخ میگوید:
در ابتدا هر چه بر این اشعار مداومت کردم، اثری ندیدم تا اینکه به خاطرم آمد که مراد، تخلّق به مضامین اشعار است، نه قرائت و تکرار. بعد از آن به عبادت خویش افزودم و فکرت و نظر می‌نمودم و قرائت قرآن و تدبر در معانی آن و استغفار در سَحر بسیار می‌کردم. پس من خواب‌های عجیبه و چیزهای غریبه در آسمان و زمین و جنّات و برزخ و عوالم غیب و شهادت از نقوش و الوان مشاهده می‌کردم که عقول در آن حیران است و ابواب دیدن خواب برایم مفتوح شد. حتی اینکه در غالب شب‌ها، هر یک از آن بزرگواران را که می‌خواستم زیارت و عرض حاجت می‌کردم و جواب می‌فرمودند.
(عبدالله احسائی، شرح حال شیخ احمد بن زین الدین احسائی، ترجمه‌ی محمد طاهر کرمانی، ص ۱۳)
پس از مرگ شيخ احمد احسايى، سيد كاظم رشتى جاى اونشست و عقايد استادش را تدريس نمود كه سبب اختلافات فرقه اى در ايران و عراق شد . شاگردان شيخ احمد احسائى بس از مرگ او بدور سيد كاظم رشتى، جانشين شيخ گرد آمدند . شيخ احمد و سيد كاظم رشتى پيروان خود را به ظهور صاحب الزمان بشارت ميدادند و بهمين خاطر پس از مرگ سيد كاظم، عده زيادى از آنان به سيد باب پيوستند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

راه اندازی سایت مشروطه

برای خواندن مطلبی درباره دروغگویی روحانیون از وبسایت مشروطه دیدن فرمایید. لینک اینجا