احمدی نژاد گفته من در مورد تصمیمات مهم کشور با یک کودک پنج ساله مشورت کردم. این هم لینکش در یوتیوب.
- عموجان! اسمت چیه؟
- نینی.
- بهبه. ماشالله. خدا ببخشتت برای مامان و بابات. نینی جان! یک چند دقیقه وقت داری با هم یکخورده گپ بزنیم؟
- من بستنی میخوام!
- آی به روی چشم! برات بستنی هم میخرم. بگذار بودجهاش را توی مجلس تصویب کنند بعد یکی از اون گندههاش برات میخرم. حالا این یک شکلات را بگیر بخور و جواب من رو بده.
خب. بگو ببینم نظرت در مورد افزایش نرخ تورم و بیکاری چیه؟ در مورد سیاست خارجی و انزوای بین المللی چیکار باید بکنیم؟ در مورد اعتراضات مردمی چه خاکی توی سر خودمان بریزیم؟
- من مامانم رو میخوام. یالله من مامانم رو میخوام!
- گریه نکن عزیزم. قربون اون مامانت هم بشم. اصلا مامانت را هم میکنم وزیر. دیگه چی میخوای؟
- من جیش دارم!
- خب. عیبی نداره همینجا توی شلوارت بکن. فقط جواب سوال من را بده آیا علیآبادی را بگذارم وزیر نیرو یا نه؟
- من اهی دارم!
- خب. پس منظورت این است که عیبی نداره! خب. الحمدلله این یک مشکل حل شد. خب. بگو ببینم امسال بروم نیویورک یا نه؟ نیویورک خیلی خوبهها. اگر بروم آنجا حتما برای تو یک یخمک و چند تا پفک نمکی میآورم.
- جیش. جیش. جیش!...(میزند زیر گریه چون شلوارش را خیس کرده)
- خب یعنی منظورت اینه که این دفعه اگر بروم نیویورک من هم شلوارم را خراب میکنم؟
خیلی ممنون نینی جان. خیلی مشورت خوبی بود. به مامانت سلام برسان!